۱۸-۰۹-۹۴، ۰۴:۰۳ ب.ظ
پسر 16 ساله از مادرش پرسید:مادر برای تولد 18سالگیم چه چیز کادو میگیری؟
مادر:پسرم هنوز خیلی مونده
پسر 17 ساله شد.یک روز حالش بد شد.مادر او را به بیمارستان انتقال داد.دکتر به او گفت پسرش بیماری قلبی دارد.
پسر از مادرش پرسید:مادر من میمیرم؟
مادر فقط گریه کرد.
پسر تحت درمان بود.همه ی فامیل برای تولد 18 سالگی پسر تدارک دیدند.وقتی پسر به خانه امد متوجه نامه ای روی تختش شد............
پسرم اگر این نامه را می خوانی یعنی همه چیز عالی انجام سده.
یادت هست روزی از من پرسیدی برای تولد 18 سالگیم چه می خری؟.....
و من نمی دانستم چه جوابی بدهم.من قلبم را به تو دادم . از ان مواظبت کن.تولدت مبارک
مادر:پسرم هنوز خیلی مونده
پسر 17 ساله شد.یک روز حالش بد شد.مادر او را به بیمارستان انتقال داد.دکتر به او گفت پسرش بیماری قلبی دارد.
پسر از مادرش پرسید:مادر من میمیرم؟
مادر فقط گریه کرد.
پسر تحت درمان بود.همه ی فامیل برای تولد 18 سالگی پسر تدارک دیدند.وقتی پسر به خانه امد متوجه نامه ای روی تختش شد............
پسرم اگر این نامه را می خوانی یعنی همه چیز عالی انجام سده.
یادت هست روزی از من پرسیدی برای تولد 18 سالگیم چه می خری؟.....
و من نمی دانستم چه جوابی بدهم.من قلبم را به تو دادم . از ان مواظبت کن.تولدت مبارک
انچه که ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت!!!
حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!
تاکه خواستیم یک «دوروزی» فکرکنیم!!!!!!!
بردرخانه نوشتند؛ درگذشت....
حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!
تاکه خواستیم یک «دوروزی» فکرکنیم!!!!!!!
بردرخانه نوشتند؛ درگذشت....