ارسالها: 46,067
موضوعها: 17,852
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۴
اعتبار:
23,512
سپاسها: 16056
20522 سپاس گرفتهشده در 3694 ارسال
پرده دوم
زمانی که پزشک نسخه را تحویل بیمار داد به او توصیه کرد که حتما بین ساعت شش تا هفت عصر باید آمپول گونال اف را بزند و این چهار آمپول هر روز باید سر ساعت معین تزریق شود. ساعت یک بعدازظهر را نشان می داد. انتظار دو ساعته برای ویزیت شدن، آن قدر خسته اش کرده بود که ترجیح می داد تا به خانه برود و استراحت کند؛ اما استرس زدن آمپول درست پنج ساعت دیگر، تپش قلبش را چند برابر کرد.
تنها راهنمایی که از دستیار پزشک خواست، این بود که برای تهیه دارو باید به کدام داروخانه برود. در کمتر از نیم ساعت خود را به روبروی بیمارستان دی رساند. نسخه اش را تحویل مسئول داروخانه داد. مسئول فنی بیمارستان گفت که تنها یک قلم را می تواند با بیمه پرداخت کند و بقیه را باید آزاد بخرد. زن جوان که خستگی امانش را بریده بود با اعتماد به نفس گفت: «خوب اشکالی ندارد، آزاد حساب کنید.»
همان زمان مسئول داروخانه پاسخ داد: «چهار آمپول گونال اف شما می شود 1,600,000 تومان.» زن جوان با تعجب پرسید: «مگر هر آمپول با قیمت آزاد چقدر است؟ مسئول داروخانه پاسخ داد: 393 هزار تومان، اگر می خواهید با بیمه حساب شود باید خودتان برای گرفتن تاییدیه به مراکز تایید نسخه بروید.» همان زمان زن جوان ماشین دربست گرفت و خود را به ساختمان روبروی داروخانه سیزده آبان رساند. شماره را گرفت و روبروی کارشناس بیمه ایستاد تا نسخه اش را تایید کند. همان زمان کارشناس بیمه گفت: «لطفا پرونده پزشکی تان را بدهید.» زن جوان گفت: «همراهم نیست.»
کارشناس پاسخ داد: «خوب فردا اول وقت بیاورید. از ساعت 8 شروع به کار می کنیم.» همان زمان زن گفت: «الان من باید چه کار کنم؟ امروز حتما باید آمپول را تزریق کنم.» کارشناس بلافاصله گفت: «خوب یک آمپول را آزاد تهیه کنید تا نسخه شما کنده نشود و بعد فردا با مدارک پزشکی به اینجا بیایید تا تاییدیه بدهم و در نهایت نسخه جدید را به داروخانه بدهید تا داروها را با قیمت دولتی برای تان حساب کند.» زن جوان چاره ای نداشت. همان زمان به داروخانه رفت و یک عدد آمپول گونال اف 450 را با قیمت 393 هزار تومان خرید.
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
ارسالها: 46,067
موضوعها: 17,852
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۴
اعتبار:
23,512
سپاسها: 16056
20522 سپاس گرفتهشده در 3694 ارسال
پرده چهارم
زن جوان به محض دریافت دفترچه، خود را به داروخانه رساند و برگه را تحویل بخش پذیرش داد. بعد از کلی معطلی برای دریافت تاییدیه اینترنتی دارو، مسئول داروخانه به او سه عدد گونال اف داد و همان زمان با ماشین حساب مشغول محاسبه شد و به زن جوان گفت: «شما دیروز 393 هزار تومان به ما پرداخت کردید. با توجه به اینکه هزینه چهار عدد گونال اف 472 هزار تومان است پس باید حدود 80 هزار تومان دیگر بدهید.» زن جوان بلافاصله کارت کشید و داروها را به همراه کلی یخ تحویل گرفت.
پرده پنجم
«فردای روزی که آخرین گونال اف را تزریق کرد بار دیگر نزد دکتر رفت و بعد از سونوگرافی و دادن ویزیت پزشک که برای هر بار مراجعه نزدیک به 70 هزار تومان می شد، مجبور شد تا بار دیگر به مرکز تایید دارو برود. هر چند پیش از رفتن به مرکز تایید دارو ناچار شد تا بار دیگر آمپول ستروتاید را با قیمت آزاد 80 هزار تومان خریداری کند تا قبل از ظهر تزریق شده و مانع آزاد شدن تخمک شود. زمانی که به مرکز تایید دارو رفت و توانست تاییدیه دارو را دریافت کند بار دیگر به داروخانه رفت و داروهایش را تحویل گرفت و 393 هزار تومان کارت کشید.»
پرده ششم
امروز موعد پانکچر است. همسر زن جوان بعد از کلی فرم پر کردن، برگه پذیرش را از منشی بخش تحویل گرفت و به صندوقدار تحویل داد و همان زمان پیامک کسر سه میلیون تومان را دریافت کرد. خانمش وارد بخش IVF شده بود و او چاره ای جز انتظار نداشت. بعد از گذشت دو ساعت، همسرش از بخش بیرون آمد و همان زمان ناچار شد تا بار دیگر یک نسخه 120 هزار تومانی را به صورت آزاد تهیه کند؛ چون دیگر فرصتی برای تایید دارو نبود.
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !