امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تشريفات، آداب، عبادت و اعمال مذهبي دين زرتشت
#1
الف: نيايش در آتشکده
پاکى آتش و حفظ آن از لوث کدورات و پليديها يکى از رسوم مهمه زرتشتيان است. مقدس ترين آتش آن است که از شانزده آتش جداگانه تشکيل شده باشد که هر کدام از آنها به نوبت در ضمن يک سلسله عبادت مفصل و تشريفات طولانى مرتبه تقديس حاصل کرده اند. از جمله آداب طهارت آتش آن است که چند شاخه هيزم از چوب صندل معطر تراشيده و توده مى کنند و بر فراز شراره، بدون آنکه آن را لمس کنند، قاشقى فلزى نگاه مى دارند که روزنى کوچک در ميان آن است و در آن نيز خرده ريزه چوب صندل ريخته اند، پس آنگاه آن توده چوبهاى مقدس را مشتعل مى سازند و به قرائت دعاها و سرودها مشغول مى شوند. اين عمل را نود و يک بار تکرار مى کنند. آتشهاى ديگرى نيز هستند که اصل هر يک از آنها از درخشش برق يا از سايش سنگ چخماق يا از آتش مخصوص معابد و بت خانه ها و محل تعريق و خانه هاى مقدسان و ابرار روشن شده و هر يک در درجات قدس و طهارت مختلف جمع کرده اند، در کوره مقدسى، در آتشخانه افروخته مى شود و موبدان از شانزده آتش مطهر که موبدان در حالى که به پارچه لطيفى دهان خود را بسته اند و از دور تنفس مى کنند، آن را مشتعل مى سازند. آتشدان در مرکزيت اطاق اندرونى است و پر از خاکستر و در آنجا يک چهار پايه سنگى قرار داده اند و به تناوب موبدان آن را با قطعات چوب صندل تازه و فروزان مى کنند و همواره دستمال بر دهان بسته اند که مبادا دم ايشان به آتش پاک دميده شود و آنرا پليد سازد و همچنين در برابر آن آخشيج ايزدى از سرفه و عطسه اجتناب دارند. افراد زرتشتى در هر وقت روز بخواهند، مى توانند منفردا به درون آتشکده بروند. قبل از ورود به معبد، دست و روى خود را با آب شسته و قسمتى از اوستا را تلاوت مى کنند و دعا مى خوانند. سپس کفشها را از پا بيرون آورده و به اطاق معبد داخل مى شوند و در برابر آتش دان مقدس نماز برده و هديه و نيازى با مقدارى چوب صندل به موبد تقديم مى دارند و در برابر، يک چمچه از خاکستر مقدس از دست او مى ستانند. آن خاکستر قدوسى را به نيت کسب فيض و برکت به صورت و چشم خود مى مالند. سپس به سوى آتش به تعظيم خم شده و نماز و دعا مى خوانند و در همه حال آن آتش را رمز و نشانه ملکوت الهى مى دانند نه عين ذات ربوبى. آنگاه آهسته رو به قهقرا رفته به کفش کن مى رسند و به خانه خود باز مى گردن د. مهم ترين زيارت آتشکده در روز نوروز است. در آن روز زرتشتيان بامدادان از بستر برخاسته و بدن را شستشو مى دهند و جامه نو بر تن کرده به آتشکده مى روند. مراسم نيايش را بجا مى آورند. آنگاه صدقات و بريات به فقرا مى دهند. تمام اوقات آن روز مقدس را به ديد و بازديد دوستان و تبادل شاد باش و تقديم تهنيت و جشن و سرور مى گذرانند.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
ب: روحانيت زرتشت
اداره زندگى مذهبى زرتشتيان برعهد موبدان يعنى طبقه روحانيان ايشان است که به وراثت از ديرباز و از پدران و نياکان مجوس خود را محفوظ داشته اند و پيشوايان بزرگ را دستور مى گويند و غالبا ايشان مردمى تحصيل کرده و تربيت شده اند. اما وظيفه افروختن آتش مقدس در آتشکده برعهده جماعتى خاص است که آنها را موبد گويند. آنها بايستى هميشه به دقت رسوم دينى و آداب تطهير و تغسيل را رعايت نمايند. اين موبدان قسمت عمده اوستا را از بردارند و بدون اينکه معمولا معانى متن آن کتاب را به درستى بفهمند (زيرا زبان اوستا اکنون جزو السنه مرده قرار دارد) الفاظ آن را تکرار مى کنند. ديگر عوام زرتشتيان نيز مانند آنها بعضى آيات و جزوات اوستا را از حفظ داشته و در هنگام انجام مناسک دينى مى خوانند.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
ج: اعياد و مراسم
آئين زرتشتيان غالبا مبتنى بر مذهب اوستائى اعصار اخيراست و سادگى و بساطت ابتدائى زمان زرتشت را از دست داده است. اين نکته از مطالعه رسوم و جشنهاى ساليانه که آنها به عمل مى آورند، به خوبى مشهود مى شود. از آن جمله، ايشان را عيدى مخصوص پرستش و نياش مهر (ميترا) است که در آن روز خداى آفتاب به پرستندگان خود راستى و مهربانى و پاکى ضمير و روشنائى دل عطا مى فرمايد. جشن بزرگتر و مهمتر آن است که در فروردين گرفته مى شود و آن را به نام خدائى که بر ارواح گذشتگان (فره وش ها) نظر دارد، بر پا مى سازند. اين جشن مدت ده روزبه طول مى انجامد. گويند که در اين مدت فره وش ها به ديدار بازماندگان و فرزندزادگان خود مى آيند. از اين رو براى شادباش و خير مقدم آنها در روى کوهها يا در برابر برج خاموشان تشريفات خاصى بجا مى آورند. جشن ديگرى ويژه وهومنه (=بهمن) است که حافظ جانوران نيک و دواب سودمند است. در آن هنگام زرتشتيان به حيوانات مفيد بى آزار نوازش هايى مى کنند. زرتشتيان جشنهاى عديده به نام هر يک ازعوامل و عناصر آفرينش يعنى آسمان و زمين و آب و نباتات و حيوانات و آدميان بر پا مىدارند.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
اصول عملى دين زرتشت
گزارش دقيق و مفصّلى درباره ى احکام عملى زردشت به دست ما نرسيده و آنچه از آنان مى شناسيم تنها مربوط به فرقه ى «مزديسنى»، شاخه اى از زرتشتى است; ولى تأکيد احاديث اسلامى بر وجود پيامبر و کتابى آسمانى در ميان مجوسيان و از سوى ديگر، اعتقاد به توحيد و ارتباط تنگاتنگ زرتشتيان دوره ى هخامنشى و اشکانى با ديگر اديان ابراهيمى که در اعلاميه ى کورش نمود پيدا کرده است و وى خود را از سوى خداوند مأمور بازسازى معبد اورشليم يهوديان مى داند، نشان مى دهد که رفتار عملى طرف داران اين آيين نيز برگرفته از احکام الهى بوده است و رفتار و کردارى همانند ساير موحدان داشته اند. عدم اطلاع از احکام عملى آيين زرتشت در دوره ى قبل از ساسانيان، ناشى از اين است که اين آيين سنت کتبى و نوشتارى نداشته و بيش تر به سنت شفاهى متکى بوده است و منابع موجود که برخى از احکام اعتقادى و عملى زرتشتيان را نشان مى دهند، بيش تر در دوره ى ساسانى و حتى بعد از ظهور اسلام گردآورى شده اندو نسبت دادن آنها به زرتشت و زرتشتيانِ قبل از دوره ى ساسانى چندان به واقعيت نزديک نخواهد بود. با اين همه، از همين بازمانده هاى مکتوب نيز مى توان به دست آورد که آيين زرتشت، مانند ديگر آيين ها، مدعى هدايت انسان ها به سوى رستگارى است و وعده مى دهد که در صورت عمل به اين آيين مى توان به سعادت دنيوى و اخروى رسيد. مهم ترين منبعى که به ارائه ى برنامه هاى عملى آيين زرتشت پرداخته، بخش «ونديداد» کتاب اوستاست. اين قسمت که تقريباً از بيست و دو «فرگرد» تشکيل شده، حلال و حرام، نجس و پاک و برخى قوانين جزايى و اصول عملى و رفتارى آيين زردشت را توضيح داده است. با مطالعه ى اين بخش و ساير بخش ها مى توان نتيجه گرفت که مقصود از آفرينش و نتيجه ى زندگى اين است که آدمى در آباد کردن جهان و شادمانى خود و ديگران بکوشد و با «انديشه ى نيک»، «گفتار نيک» و «کردار نيک» خود را شايسته ى رسيدن به اوج کمال و پيوستن به بهروزى جاودانى نشان دهد. قوانينى که در اوستا به آنها اشاره شده، هر چند در مقايسه با اديان ابراهيمى و به خصوص دين اسلام، آميخته با خرافات بسيارى است،ولى به دو نکته، يعنى وظيفه ى انسان در مقابل اهورامزدا و هم چنين وظيفه ى او در هم زيستى با همگنان خود، بيش از ساير موارد اهميت مى دهد; هر چند در اين ميان به دليل وجود برخى از کج انديشى ها و افراط و تفريط ها از جاده ى حق دور شده و به ورطه ى گمراهى کشيده مى شود.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
اصول اخلاقي، اجتماعي زرتشتيان
رابرت هيوم مي‎نويسد: يک زرتشتي ايده‎ال از نظر بنيان گذار اين دين به اين صورت تصوير گرديده است:
1- کسي که فقيري را نجات مي‎دهد، اهورا را پادشاه مي‎سازد.
2- رفتار خوب در مقابل افراد خوب، و رفتار بد در مقابل افراد بد و شرور مقرر گرديده است.
3- زندگي و همسرداري مطابق عقل و معاش کاربردي عملي و ضرورت دين است نه زهد و رياضت کشي.
4- ضابطه‎اي که از کتاب مقدس زرتشتيان که در مکالمات پارسايان بيش از همه تکرار شده و به بهترين وجه اصول اخلاق ايشان را نشان مي‎دهد فرمول زير است: پندار نيک، گفتار نيک، رفتار نيک.
5- در مقابل دشمنان به طور برابر جنگ و در مقابل دوست نيز آنچه دوستان مي‎پسندند انجام بده.
6- تجويز اعمال خشونت در مقابل افراد شرور.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
زناشويى و مراسم خاص زرتشتيان
ازدواج با محارم در آئين زرتشت
به نظر اکثر دانشمندان و محققان تاريخ شناس و با وجود اسناد و مدارک غيرقابل انکار از گذشته‎هاي خيلي دور تا زمان ظهور اسلام، ازدواج با محارم و نزديکان در آئين زرتشتيان وجود داشته است. نفيسي در اين باره مي‎نويسد: چيزي که از اسناد آن زمان حتماً به دست مي‎آيد و با همه هياهوي جاهلانه که اخيراً کرده‎اند، از بديهيات مسلم تمدن آن زمان است، اين که نکاح نزديکان و محارم و زناشويي در مقابل اقارب درجه اول حتماً معمول بوده است. آنگاه نفيسي نصوصي که در کتب زرتشتيان آمده است و تصريحاتي که نويسندگان اسلامي از قبيل مسعودي، ابوحيان توحيدي و ابوعلي مسکويه کرده‎اند مي‎آورد و سپس به داستان ازدواج قباد با دختر يا خواهر زادة خود و ازدواج بهرام چوبين با خواهر خويش و... اشاره کرده است.
شهيد مطهري مي‎نويسد: «ازدواج با محارم که سنتي رايج بوده در آن عهد و از دوران پيشين سابقه داشته است... در صدر اسلام، اين ازدواج (بين زرتشتيان) امر رايجي بوده است، لهذا اين مسئله پيش آمده است که گاهي بعضي از مسلمين بعضي از زرتشتيان را به علت اين کار مورد ملامت و دشنام قرار مي‎دادند و آنها را بدين سبب زنازاده مي‎خواندند، امّا ائمه اطهار مسلمانان را از اين بدگوئي منع مي‎کردند تحت اين عنوان که اين عمل در قانون آنها مجاز است و هر قومي نکاحي دارند و اگر مطابق شريعت خود ازدواج کنند فرزندانشان زنازاده محسوب نمي‎شوند.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
احکام حقوقى زن و مرد در آئين زرتشت
در اين آئين، مردان بر اموال زنان ولايت داشتند. زن بدون اجازه همسر خود حق دخالت و تصرف در اموال خود را نداشت. به موجب قانون زناشوئى، شوهر فقط شخصيت حقوقى داشت و با سند قانونى مى توانست همسر خود را شريک در اموال نمايد. در اين صورت، زن حق هر گونه تصرف در اموال همسر را داشت. هر گاه شوهرى به زن خود مى گفت: از اين لحظه تو آزاد و صاحب اختيار خودت هستى، اين زن از نزد شوهر رانده نمى شد و اجازه داشت که به عنوان زن خدمتکار يا چاکرزن شوهر ديگرى اختيار کند و فرزندانى که از ازدواج جديد در حيات شوهر اولش بوجود مى آورد، از آن شوهر اولش بود. شوهر حق داشت يگانه زن يا يکى از زنانش و حتى زن ممتازش را به مرد ديگرى عاريه بدهد تا اين مرد از خدمات آن زن استفاده کند. در اين عاريه دادن، رضايت زن شرط نبود. فرزندانى که در اين ازدواج متولد مى شدند، متعلق به خانواده شوهر اول بودند و مانند فرزندان او محسوب مى شدند. اين اعمال را از کارهاى خير مى دانستند و آن را کمک به يک هم دين تنگدست مى خواندند.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#8
طلاق و علل آن
در آئين زرتشت طلاق اختيارى نيست. چهار چيز عامل طلاق مى شود. در بند هشن 34 آمده است که:1- آنگاه که بستره شوهر خويش ببرد و بى رسمى کند و ناشايستى از او پديدار آيد. 2- آنگاه که دشمنان پنهان کند و شوهر نداند. 3- آنگاه که جادوئى کند و يا آموزد. 4- آنگاه که فرزند نزايد و عقيم باشد. موارد ديگر نيز منجربه طلاق مى شود: هر گاه در هنگام عقد، زن يا شوهر ديوانه بوده يا اخلاق مشاعره داشته باشند. يا پس از مزاوجت معلوم شود که شوهر عقيم است. هر گاه در حق زن ستم شود. هر گاه زن زنا کند و يا مرد با زن ديگرى زنا کرده باشد. اگر زن نافرمانى کند. اگر زنى شوهر ديگر يا نامرد ديگر داشته و آن را پوشيده باشد، ازدواج بعدى باطل مى شود. هر گاه شوهر پنج سال غيبت دائم داشته باشد.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#9
مراسم سدره پوشى
و آن پوشيدن پيراهنى کوچک شبيه زير پيراهنى است که به شکل خاصى دوخته مى شود. سدره پوشى، تاريخ بس درازى دارد که به عصر جمشيد مى رسد. سدره پوشى از واجبات آئين زرتشت است. در دوره باستان از سن پانزده سالگى که سن بلوغ بود، سدره بر تن مى کردند و کمربند مخصوص را بر روى آن مى بستند. بعدها اين سنت واجب از 15 سالگى به هفت سالگى تنزل کرد. وقتى دختر يا پسرى زرتشتى به سن هفت الى پانزده سالگى رسيد و معلومات مذهبى را از اوستا فرا گرفت، اولياى او روزى را براى برگزارى مراسم سدره پوشى و بستن گشتى به کمر او تعيين مى کنند و از خويشان و دوستان براى برگزارى اين مراسم دعوت مى نمايند.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#10
مراسم گشتى بستن
گشتى بستن نيز از ضروريات دين زرتشتى است. وقتى کودک به سن هفت، يا ده، ياپانزده سالگى رسيد، بايد گشتى ببندد. اين سنت نيز به جمشيد نسبت داده شده است. در متون مذهبى زرتشتى آمده است که: جمشيد رسم گشتى بستن نهاد يا: گشتى به دستور جمشيد بود. اين رسم قبل از ظهور زرتشت در ميان آريائيها جارى بود وزرتشت آن را رسميت داد و مقرر فرمود که طبق آئين آن را بر روى سدره به کمر ببندند. نداشتن گشتى، از گناهان کبيره است. اين ريسمان از 72 رشته نخ بافته شده است. اين 72 رشته نخ اشاره به 72 بند يسنا مى باشد. تقسيم آن به شش قسمت12 رشته اى که اشاره به شش چهره و دوازده ماه سال مى باشد. ريسمان را بايد سه دور به کمر داد. اين سه دور يادآور سه واژه همت، هوخست و هورشت است. در موقع بستن گشتى، بايد اين سه واژه رادر نظر داشت. ريسمان را بايد چهار گره زد. در گرهاول زرتشتيان گواه مى دهند به خداى يگانه، در گره دوم گواهى مى دهند که دينزرتشت بر حق و از طرف خداوند است. در گره سوم به رسالت و پيامبرى زرتشت گواهى مى دهند. در گره چهارم به پذيرفتن سه اصل مهم مزديسنا: انديشه نيک، گرفتار نيک، کردار نيک، اعتراف مى کنند.

پي نوشتها:
1- آشنايي با اديان بزرگ، نويسنده: حسين توفيقي، بخش اديان ايران باستان،ص 66
2- تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج اول، بخش اديان و مذاهب ايران باستان، مؤلف: عبداللّه مبلغى آبادانى
3- جان بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه ى على اصغر حکمت، ص 458، ص 468.
4- استاد مرتضى مطهرى،خدمات متقابل اسلام و ايران، ص 213 و 214، ص 235
5- مقاله اصول اعتقادى و عملى زرتشت چيست؟، نوشته رسول رضوى
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  اعمال و زمان شيطان پرستی n@st@r@n 0 468 ۰۷-۰۴-۹۴، ۰۳:۰۴ ق.ظ
آخرین ارسال: n@st@r@n
  تأثيرات‌ زرتشت‌ در اروپا .RaHa. 5 1,244 ۲۴-۰۸-۹۳، ۰۵:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: نويد
  بازكاوي تاريخ و آموزه‌هاي آيين زرتشت .RaHa. 0 594 ۰۲-۱۰-۹۱، ۰۷:۱۰ ب.ظ
آخرین ارسال: .RaHa.

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان