صندلي داغ با خانوم _AYNAZ_ ...روزدو شنبه مورخ 1395/6/8

[_AYNAZ_]

1472938706[/url]']
دوباره سلام
سلام :)
خب يه جا بريم سراغ سوال:
بريم
به نظرت علامت سوال بعده خوش آمديد بالاى انجمن معنيش اينه كه انجمن از اومدنت تعجب كرده ؟ مكه شعور داره؟! حدساى خودت به جز اين ؟ من يه ساعته دارم دنبال علامت سوال ميگردم، نگو منظورتون علامت تعجبه
خب فك كنم خود انجمن هم از اين لفظ قلم حرف زدن تعجب كرده
اما فك كنم خوش آمديد جمله ي خبري باشه نه تعجبي
ميتونه اشتباه تايپي هم باشه :)
يا اينكه سازنده ي سايت علاقه ي عجيبي به علامت تعجب داشته

تعداد موضوعاى كلى كه هركدوم يه انجمن هستن و زير انجمنا و زير بخشا كافين يا كمتر يا بيشتر بشن ؟اكه نظرى دارى بكو ؟
سوال خوبي بود، من واقعا به نظرم بعضي از زير انجمنا اضافي و بيهوده ان مثلا تو بخش كامپيوتر يه زير انجمن داره واسه دانلود نرم افزار يكي ديگه واسه دانلود نرم افزار و برنامه هاي كاربردي كامپيوتر خب چرا اينارو ادغام نميكنن و اسم كلي تري واسش نميذارن؟
البته منكه سر از وب نويسي در نميارم شايد واقعا لازمه
طراحى زمينه انجمن كدومه ؟خيلى خوب خوب متوسط ضعيف
خوبه !من اين طراحي رو بيشتر از طراحياي ديگه كه تو انجمناي مختلف ديدم دوست دارم. كار با اين انجمن ساده تره. اما از نظر ظاهري لوگوي انجمن و قسمت بالايي صفحه خيلي خلوت و ساده س.
نقطه ضعفاى انجمن به نظرت كدوما هستن؟(نترس ادمين جنبه انتقاد داره)
شكلك ها رو جديدتر كنن بهتره، منكه با گوشي ميام يكم سخته همه چي ( اين الان انتقاد نبود كمي غر بود)
و فعلا به نظرم خوبه همه چيز انتقادي به ذهنم نمي رسه فكر نكنيد از رو ترسه خداوكيلي چيزي به نظرم نمياد كه بگم
(مديران غير مـ ـستقيم كمك و مشاوره ميدم)انصافا به فكره كى ميرسيد ؟!

هههه انصافا با يه تير ٢ نشون زديد
مچكر از بابت سوال ها :)

[نويد]

ادامش:

فيلم سازيو دوست دارى ؟ اكه آره سريال يا سينمايى؟

آب هدر ميدى ؟خب نده

هر شكلكى كه دوست دارى اضافه بشه اينجا بذار يا توصيفش كن

بهترين كمدين ايران از نظر خودت؟

بهترين سريال طنز ؟

ماشين داخلى مورد علاقه؟

به علم علاقه دارى ؟اكه آره كدوم

يه ايده علمى همين الان يه هويى ؟(تخيليم باشه اشكال نداره)

تاريخ باستان دوست دارى؟(منظور بيشتر ايرانه)

اشيا و وسيله هاى كهنه و خيلى قديمى دوست دارى؟
نظرت در مورد :
جهان هستى

ايران

تهران

حيوانات

كياهان

جنكل آمازون

لايه اوزون

صلح

جايزه نوبل

فلسطين

نجوم

اينشتاين؟


منو ميشناسى؟


بهت بكن به جاى يكى ديكه امتحان مجانى بده كه اونم مشكل داره و اصلن نميتونه با اينكه غير قانونيه قبول ميكنى؟

تو جنكلى كه از بشت سرت صداى خش خش مياد بر ميكردى ميبينى كه آهوئه كه درست راه نميره و تير خورده و ميفته ولى امكان نجات دادنش هست و سنكينه از يه طرفيم خيلى دير شده و بايد سريع بركردى و هوا كم كم داره تاريك ميشه و تا اولين جايى كه اسكان هست فاصله زياده موبايلم ندارى ، تصميمت ؟

يه حديث بكو ؟

[€ستايش€]

السلام وعليكم يا ايناز
ار يو اوكى؟
خب حالا كه خوب وخوش وسلامتى و دماغتم چاقه يه رژيمى بگير دماغت لاغر شه منم با خيال راحت برم سراغ سوالام
خب اول از همه از هرچه بگذريم سخن شكم خوش تر است
١-غذاى مورد علاقت؟(سه نوع فست فود سنتى خونگى)
٢-فرض كن مثلا با خواستگرات يا چميدونم يه پسرى كه رودربايستى دارى به دلىلى رفتى رستوران دولقمه ميخورى بشقاب وميدى عقب و ميگى سير شدم يا ميشينى دِ بخور؟
٣-هله هوله مورد علاقت
٤-وقتى اساسى ابرووحيثيتت سر همين شكم و اينا رفت؟
٥-اخرين بارى كه سوتى دادى كه هربار يادت مى افته به احترام فوت ان مرحوم بزرگوار(ابروت)چند لحظه سكوت ميكنى كى بوده؟
٦-فك كن نامزد كنى بعد بفهمى نامزدت قاچاقچى مواده و توهم كه ميفهمى ميخواى تركش كنى و اونم تهديدت ميكنه اگر تركش كنى به سبب پارتى كه داره كارى ميكنه ابروت بره و برى زندان واينا چو ميكنى؟
٧-فكر بنماى توبرى خونه يكى از فاميلاى پولدارتون و برگشتنى تورو اشتباهى جاى دختر همسايشون گروگان بگيرن و يه قمه بزارن رو گردن ت اين هوا بگن جيغ بزنى سرتو بريديم،جيغ ميزنى و مشت و لگد ميپرونى يا نه؟عكس العملت چيه؟
بعدش براى اينكه بهشون بفهمونى تو اون نيستى واون دختره يكى ديگس چيكار ميكنى؟
٨-فك كن تو براى يه شوخى ساده به دوستت بگى من مثلا رفتم يه كشورى كه همه تجهيزات الانو دارن (جز ماشين)اما ساختمون ها وايناشون عين قرون وسطى است و خانواده سلطنتى هم قدرت خارق العاده ذهن خونى و اينا دارن و ميتونن با فكر كردن به جايى اراده به رفتن به اونجا برن و اينا،يه مدت انقدر سربه سر دوستات ميذارى كه يهروز وقتى از تونل ميگذرىاز تونل كه خارج ميشى جاى شهرت ببينى تو همون سرزمينى وجالب اينه همه تورو ميشناسن چه ميكنى عايا؟
٩-اگر يه ارباب زمان اتفاقى توروببينه و ازت بخواد باهاش همسفر شى و به سيارات و زمان هاى گذشته و اينده وغيره برا ميرفتى؟كجاها ميرفتى؟
١٠-اگر ميتونستى انتخابى داشته باشى دوشت داشتى چه قدرت ماورايى داشتى؟
ميدونم ميدونم سوالام خيلى بى ربط وچرت وپرت وتخيلى بود ولى خب بالاخره بايد صندليو داغ نگه داريم كه بسوزى يا نه؟منم خير گفتم يه فوتا به ذغال صندلى كنم داغ شه

[• Niha •]

خب خب خب
ما دوباره اومديم اين سرى مى خوام قشنگ كباب آيناز تحويل بديم
آماده اى سياه سوخته جونم ؟!



21- بهت اين فرصت داده ميشه كه يك روز كامل انجمن تحت اختيارته ! چكارايى انجام ميدى ؟ آيا كسى رو عزل مى كنى ؟ ارتقا چطور ؟ ممكنه كسى رو بن كنى ؟

22- فرض كن حال يكى از اعضاى خانواده ت به شدت وخيمه و نياز به عمل فورى داره ! و فرض دوم اينكه تو هم يه دكتر جراح تازه كار هستى كه اونقدرا هنوز درامد ندارى ! پول عمل عضو خانواده ت به شدت بالاست ! تقريبا بيشتر پول رو برا عمل جور كردى ! به طور اتفاقى يه پسربچه اى كه تصادف كردن رو ميارن اتاق عمل كه تو عملش كنى ! اما خانواده ش كم بضاعتن و نمى تونن پول عمل رو جور كنن ! از اون طرف هم فقط 6 ساعت فرصت دارى پول عمل عضو خانواده ت رو جور كنى ! حالا سوال اصلى ! هر طور شده پول رو از اين خانواده كم بضاعت ميگيرى يا عملش نمى كنى ؟

23- به زور نشوندنت پاى سفره عقد با كسى كه ازش يك دنيا ازش تنفر و كينه به دل دارى ! حسى كه اون لحظه دارى رو برام توصيف كن ! ( حق ندارى بزنى زير عقد و اينها و بگى نميخوام ! عقد اجباريه و بايد بله رو بدى .)

24- بنظرت دختر و پسر ميتونن دوست اجتماعى باشن بدون دخالت هيچگونه حس و رابطه اى ؟

25- دو تا بچه ى 10 ساله يتيم هستن كه يكى شون يه دين خدايى داره ( هر دينى مثل يهودى ، مسيحى و ...) ولى اون يكى بى دين و ايمونه! تو قراره يكى شون رو به فرزند خوندگى قبول كنى ! و از طرفى ميدونى كه بزرگ كردن و بى نياز كردن يه بچه يتيم پاداش بزرگى داره ولى از يه طرفم خدا حكم كشتار براى كافر صادر كرده و اگه تو به حكم خدا نباشى تو هم كافر محسوب ميشى و جات توى جهنمه ! با اين تفاسير ، كدوم يكى از بچه ها رو انتخاب مى كنى كه بزرگ شون كنى ؟ فقط هم حق انتخاب يكى رو دارى و اينكه هر دو بچه بسيار آروم و مظلومن !

26- با اين ضرب المثل يه داستان كوتاه سه خطى بنويس ! " كافر همه را به كيش خود پندارد " ( لازم نيست حتما اين جمله توى داستانت باشه ! فقط اينكه منظور اين ضرب المثلو برسونه )

27- راجع به تناسخ چيزى ميدونى ؟؟؟ نرى سرچ كنيا اگه اطلاعات خودت دارى بنويس وگرنه نميخواد

28- آدما رو بر اساس ظاهرشون طبقه بندى مى كنى يا رفتارهاشون ؟

29- تصور كن تنها بشر روى زمين از آخرالزمان باقى موندى ! حس ت در اون لحظه چيه ؟

30- تو جزيره آدم خوارا گير افتادى ! دو تا پيشنهاد بهت ميدن ! يا با يكى از اعضاى قبيله كه بسيار زشت ، كريه المنظر ، كثيف و لاغره ازدواج كنى يا زنده زنده تو آتيش سرخت كنن ؟

31- اگه حق انتخاب با خودت بود كه مليتت رو انتخاب كنى براى بدنيا اومدن ، كدوم كشور و شهر رو انتخاب مى كردى ؟

32- يك خط راجع به هيتلر بنويس !

33- فرض كن تو جنگلى و بين يه دو راهى گير كردى ! يكيش بى راهه س و تو رو به قعر جنگل ميبره يكيش هم به جاده اى كه رفت و امد داره منتهى ميشه ! هيچ علامتى هم وجود نداره كه بدونى كدومش بى راهه و كدومش راهه درسته ! وقتى هم كه يك راهو انتخاب كنى بايد تا اخرش همونو ادامه بدى ! راه برگشتى ندارى ! در ضمن اثر يك ردپا رو سمت يكى از دو راهى ها ميبينى ! ايا تو هم به همون سمتى كه رد پا رو ديدى ميرى يا سمت مخالفش ؟

34- فردا امتحان مهم و سختى دارى ! صبحش خواب مى مونى و نيم ساعت دير ميرسى سر جلسه ! حس ت در اون لحظه چيه ؟

35- دو تا طناب دستته ! يكى دست چپت و يكى هم دست راستت ! انتهاى اين طناب ها ، يكيش عشقته (جنس مذكر) و يكى هم رفيق صميمى ت ! اين دو نفر از بالاى يه دره به اون طناب اويزون موندن ! يه نفر هم اونجا كنارت هست كه كمكت كنه ! اما ... اون يه نفر فقط ميتونه به يكى از اين دو نفر به همراه تو كمك كنه كه از مرگ نجاتش بدى ! كدومو انتخاب مى كنى ؟ بهترين دوستت كه از بچگى با هم بزرگ شدين يا عشقت ؟ دليل هم ذكر شود :)




فعلا همينا رو پاسخگو باش تا بعد

[_AYNAZ_]

1472941738[/url]']
ادامش:

فيلم سازيو دوست دارى ؟ اكه آره سريال يا سينمايى؟آره ، سينمايي :)

آب هدر ميدى ؟خب نده
قشنگ تابلو بود نه ؟
هر شكلكى كه دوست دارى اضافه بشه اينجا بذار يا توصيفش كن
اوني كه اينجوري D: دندوناش معلومه خب من چه جوري توضيح بدم ؟
بهترين كمدين ايران از نظر خودت؟
رضاعطاران
بهترين سريال طنز ؟
قهوه تلخ :)
ماشين داخلى مورد علاقه؟
سمند
به علم علاقه دارى ؟اكه آره كدوم
دارم، نجوم
يه ايده علمى همين الان يه هويى ؟(تخيليم باشه اشكال نداره)
اينكه چرا گاو با اينكه سبزيجات ميخوره بازم چاقه؟ ( خيلي هم علمي بود)
تاريخ باستان دوست دارى؟(منظور بيشتر ايرانه)
دوست داشتم كه دوست داشته باشم اما اطلاعاتم تو اين زمينه خيلي پايينه
اشيا و وسيله هاى كهنه و خيلى قديمى دوست دارى؟ به شدت
نظرت در مورد :
جهان هستى مجموعه اي بي نهايت از شگفتي ها ( جمله م شبيه تبليغات شهربازي نشد؟ =))

ايران وطنه ، با وجود همه ي خوبي ها و بدي هاش

تهران پايتختِ ترافيك و دود و دم

حيوانات مظلوم ترين موجودات

كياهان زياد دوست ندارم گل و گياه

جنكل آمازون ياد موهام ميوفتم

لايه اوزون لازمه ي حياته ديگه

صلح دست نيافتني ترين آرزوي بشر

جايزه نوبل دوست دارم بدونم گرفتنش چه حسي داره!

فلسطين نمي دونم ، واقعا نظري ندارم :)

نجوم دوست داشتم اطلاعاتم يكم بيشتر بود راجبش

اينشتاين؟ يه نابغه كه جهان بهش مديونه


منو ميشناسى؟ يه آدم كه در بيشتر تاپيك ها حضور فعال داره، به نظر آدم آروم و بي حاشيه اي مياد،از اين مدالا زياد داره كيبوردش هم عربيه در همين حد :)

بهت بكن به جاى يكى ديكه امتحان مجانى بده كه اونم مشكل داره و اصلن نميتونه با اينكه غير قانونيه قبول ميكنى؟
نه، من امتحاناي خودمو هم به زور ميدادم
تو جنكلى كه از بشت سرت صداى خش خش مياد بر ميكردى ميبينى كه آهوئه كه درست راه نميره و تير خورده و ميفته ولى امكان نجات دادنش هست و سنكينه از يه طرفيم خيلى دير شده و بايد سريع بركردى و هوا كم كم داره تاريك ميشه و تا اولين جايى كه اسكان هست فاصله زياده موبايلم ندارى ، تصميمت ؟
خدايي اين سوالارو از كجا مياريد؟ عالين يعني خب يكم ميرم جلو...خونم ازش ميره؟ نه نه برميگردم عقب
نميدونم واقعا...آخه حيوونا خيلي گناهن :/. الان واقعا انتظار داريد برم جلو گلوله رو از بدنش دربيارم بعد هم گوشه ي لباسمو پاره كنم، پارچه رو بالاتر از زخمش محكم ببندم تا خون ريزي بند بياد، بعد هم با گوشه ي آستين عرق پيشونيمو پاك كنم :| بعد هم احيانا از تو كوله پشتي يه بطري آب معدني در بيارم بذارم جلو دهنش؟! :| نه خدايي؟ نميدونم البته شايدم همه ي اينكارارو انجام دادم :) آدميزاده ديگه...
يه حديث بكو ؟
هر كس اطمينان داشته باشد كه آنچه خداوند برايش تقدير كرده است به او مى ‏رسد، دلش آرام مى ‏گيرد.
حضرت علي عليه السلام!

ممنون

[_AYNAZ_]

1472942228[/url]']
السلام وعليكم يا ايناز
و عليك السلام ايها الستايش
ار يو اوكى؟
يس آف كرس
خب حالا كه خوب وخوش وسلامتى و دماغتم چاقه يه رژيمى بگير دماغت لاغر شه منم با خيال راحت برم سراغ سوالام
چشم
خب اول از همه از هرچه بگذريم سخن شكم خوش تر است
موافقم
١-غذاى مورد علاقت؟(سه نوع فست فود سنتى خونگى)
پيتزا،آب گوشت،فسنجون و قورمه سبزي
٢-فرض كن مثلا با خواستگرات يا چميدونم يه پسرى كه رودربايستى دارى به دلىلى رفتى رستوران دولقمه ميخورى
بشقاب وميدى عقب و ميگى سير شدم يا ميشينى دِ بخور؟
در حده دِ بخور نه اما اينجوري هم نيستم كه دو لقمه واسه كلاسش بخورم بذارم كنار. مثل هميشه در حدي كه احساس سيري كنم ميخورم.
٣-هله هوله مورد علاقت
چيپس و پنير، بستني، لواشك و پاستيل،آب نبات چوبي
٤-وقتى اساسى ابرووحيثيتت سر همين شكم و اينا رفت؟
يه بار خيلي شيك ترتيب يه جعبه شيريني رو دادم بعدش مامانم با دادو بيداد گفت كي اينا رو خورده، منم با اعتماد به نفس گفتم من :| اونم گفت بووووووق (تيكه ي سانسور شده) ميخواستيم بريم خونه فلاني واسه اون خريدم
آخه آدم شيرينيو همينجوري بي در و پيكر ميذاره تو يخچال؟ يه دزدگيري،آژيري، چيزي...
٥-اخرين بارى كه سوتى دادى كه هربار يادت مى افته به احترام فوت ان مرحوم بزرگوار(ابروت)چند لحظه سكوت ميكنى كى بوده؟
از اون واقعه ي دردناك چندي بيش نميگذره
٦-فك كن نامزد كنى بعد بفهمى نامزدت قاچاقچى مواده و توهم كه ميفهمى ميخواى تركش كنى و اونم تهديدت ميكنه اگر تركش كنى به سبب پارتى كه داره كارى ميكنه ابروت بره و برى زندان واينا چو ميكنى؟
شايد حرفشو جدي نگيرم و تركش كنم...فوقش ميوفتم زندان
٧-فكر بنماى توبرى خونه يكى از فاميلاى پولدارتون و برگشتنى تورو اشتباهى جاى دختر همسايشون گروگان بگيرن و يه قمه بزارن رو گردن ت اين هوا بگن جيغ بزنى سرتو بريديم،جيغ ميزنى و مشت و لگد ميپرونى يا نه؟عكس العملت چيه؟
به به سوال پليسي...
خب جيغ نميزنم از ترس جونم قطعا...سعي ميكنم آروم باشم و فعلا به حرفشون گوش بدم تا بعد يه خاكي تو سرم بريزم
غصه م گرفت بابا چقد منو گروگان ميگيرن آخه؟
بعدش براى اينكه بهشون بفهمونى تو اون نيستى واون دختره يكى ديگس چيكار ميكنى؟
آهان ببخشيد سوالو خوب نخوندم، گروگان اشتباهي بوده؟ اوممم خب، چيزه...ميگم برادر داري اشتباه ميكني ،قناري رو جاي طوطي دارن بهت ميندازن
٨-فك كن تو براى يه شوخى ساده به دوستت بگى من مثلا رفتم يه كشورى كه همه تجهيزات الانو دارن (جز ماشين)اما ساختمون ها وايناشون عين قرون وسطى است و خانواده سلطنتى هم قدرت خارق العاده ذهن خونى و اينا دارن و ميتونن با فكر كردن به جايى اراده به رفتن به اونجا برن و اينا،يه مدت انقدر سربه سر دوستات ميذارى كه يهروز وقتى از تونل ميگذرىاز تونل كه خارج ميشى جاى شهرت ببينى تو همون سرزمينى وجالب اينه همه تورو ميشناسن چه ميكنى عايا؟
عهههه چه باحال ميرم واسه خودم تو شهر ميگردم با آدماش آشنا ميشم، صفا ميكنم خلاصه :)
البته از اونجايي كه من خيلي آدم خوش شانسي ام موقع برگشت يهو ميبينم مثه اين فيلما راه خروج مسدود شده و بايد واسه هميشه اونجا بمونم
٩-اگر يه ارباب زمان اتفاقى توروببينه و ازت بخواد باهاش همسفر شى و به سيارات و زمان هاى گذشته و اينده وغيره برا ميرفتى؟كجاها ميرفتى؟
ميرفتم فضا :) كهكشان راه شيري، سياره ها و اينا رو ميديدم.
١٠-اگر ميتونستى انتخابى داشته باشى دوشت داشتى چه قدرت ماورايى داشتى؟
نامرئي شدن
ميدونم ميدونم سوالام خيلى بى ربط وچرت وپرت وتخيلى بود ولى خب بالاخره بايد صندليو داغ نگه داريم كه بسوزى يا نه؟منم خير گفتم يه فوتا به ذغال صندلى كنم داغ شه

همچين داغه داغ كردي صندليو مجبور شدم وايستم سرپا :)
عالي بود سوالاااا ممنونم ازت

[_AYNAZ_]

1472943589[/url]']
خب خب خب
ما دوباره اومديم اين سرى مى خوام قشنگ كباب آيناز تحويل بديم
آماده اى سياه سوخته جونم ؟!

خخ آماده م

21- بهت اين فرصت داده ميشه كه يك روز كامل انجمن تحت اختيارته ! چكارايى انجام ميدى ؟ آيا كسى رو عزل مى كنى ؟ ارتقا چطور ؟ ممكنه كسى رو بن كنى ؟
يه روز؟ چه كم همه رو رنگي ميكنم ميرم تو ابزار مديريت ببينم چه شكليه () كلا انجمنو ميتركونم خدا اون روزو نياره =)
22- فرض كن حال يكى از اعضاى خانواده ت به شدت وخيمه و نياز به عمل فورى داره ! و فرض دوم اينكه تو هم يه دكتر جراح تازه كار هستى كه اونقدرا هنوز درامد ندارى ! پول عمل عضو خانواده ت به شدت بالاست ! تقريبا بيشتر پول رو برا عمل جور كردى ! به طور اتفاقى يه پسربچه اى كه تصادف كردن رو ميارن اتاق عمل كه تو عملش كنى ! اما خانواده ش كم بضاعتن و نمى تونن پول عمل رو جور كنن ! از اون طرف هم فقط 6 ساعت فرصت دارى پول عمل عضو خانواده ت رو جور كنى ! حالا سوال اصلى ! هر طور شده پول رو از اين خانواده كم بضاعت ميگيرى يا عملش نمى كنى ؟
نميشه پسره رو عملش كنم ، بعد واسه پول عمل عضو اون عضو از خانواده م از يكي قرض بگيرم؟
23- به زور نشوندنت پاى سفره عقد با كسى كه ازش يك دنيا ازش تنفر و كينه به دل دارى ! حسى كه اون لحظه دارى رو برام توصيف كن ! ( حق ندارى بزنى زير عقد و اينها و بگى نميخوام ! عقد اجباريه و بايد بله رو بدى .)
تحقير،تنفر، ترس، عصبانيت، تهوع، تهوع و همچنان تهوع...
24- بنظرت دختر و پسر ميتونن دوست اجتماعى باشن بدون دخالت هيچگونه حس و رابطه اى ؟
خيلي كم هستن اين موارد. بقيه در ظاهر اينجوري ان بيشتر.xcvb.
25- دو تا بچه ى 10 ساله يتيم هستن كه يكى شون يه دين خدايى داره ( هر دينى مثل يهودى ، مسيحى و ...) ولى اون يكى بى دين و ايمونه! تو قراره يكى شون رو به فرزند خوندگى قبول كنى ! و از طرفى ميدونى كه بزرگ كردن و بى نياز كردن يه بچه يتيم پاداش بزرگى داره ولى از يه طرفم خدا حكم كشتار براى كافر صادر كرده و اگه تو به حكم خدا نباشى تو هم كافر محسوب ميشى و جات توى جهنمه ! با اين تفاسير ، كدوم يكى از بچه ها رو انتخاب مى كنى كه بزرگ شون كنى ؟ فقط هم حق انتخاب يكى رو دارى و اينكه هر دو بچه بسيار آروم و مظلومن !
انتخاب كردن اون بچه اي كه بي دين و ايمونه و آشنا كردنش با يكي از اديان خدايي كه نام بردي ( لفظ قلم هم خودت حرف ميزني...منظورم اينه بچه هه رو با دين و ايمون كني) به شدت كار پسنديده تريه :) سخت هست اما تهش افتخار بيشتري داره...هر چند مطمئن نيستم من از پس انجام اينكار بر بيام يا نه،مسئوليت سنگينيه!!
26- با اين ضرب المثل يه داستان كوتاه سه خطى بنويس ! " كافر همه را به كيش خود پندارد " ( لازم نيست حتما اين جمله توى داستانت باشه ! فقط اينكه منظور اين ضرب المثلو برسونه )
اين سوال نياز به تفكر زيادي دارد، لطفا بعدا مراجعه فرماييد
نصفه شبي داستان سه خطي از كجا بيارم؟
27- راجع به تناسخ چيزى ميدونى ؟؟؟ نرى سرچ كنيا اگه اطلاعات خودت دارى بنويس وگرنه نميخواد
چي فكر كردي راجع به من؟؟؟ :| به نظرت اصن حالشو دارم برم سرچ كنم؟
فكر كنم درباره ي جدا شدن روح از بدن و رسوخ اون تو بدن يه موجود ديگه بعد از مرگ باشه
28- آدما رو بر اساس ظاهرشون طبقه بندى مى كنى يا رفتارهاشون ؟
رفتارشوون
29- تصور كن تنها بشر روى زمين از آخرالزمان باقى موندى ! حس ت در اون لحظه چيه ؟
اين آهنگه رو ميخوندم با خودم : لعنت به تنهايي و تنهايي و تنهايي :/
30- تو جزيره آدم خوارا گير افتادى ! دو تا پيشنهاد بهت ميدن ! يا با يكى از اعضاى قبيله كه بسيار زشت ، كريه المنظر ، كثيف و لاغره ازدواج كنى يا زنده زنده تو آتيش سرخت كنن ؟
قدش بلند هست؟ حله ازدواج ميكنم باهاش
بي شوخي ،به هر حال ناخودآگاه واسه حفظ جونم هر كاري انجام ميدم ديگه
31- اگه حق انتخاب با خودت بود كه مليتت رو انتخاب كنى براى بدنيا اومدن ، كدوم كشور و شهر رو انتخاب مى كردى ؟
نميدونم شايد ايندفعه انگليس / لندن
32- يك خط راجع به هيتلر بنويس !
باور اينهمه بي رحمي و سنگ دلي تو وجود يه نفر سخته...جوريكه باورم نميشه هيتلر هم روزي نوزاد مظلوم و بي گناهي بوده :)
33- فرض كن تو جنگلى و بين يه دو راهى گير كردى ! يكيش بى راهه س و تو رو به قعر جنگل ميبره يكيش هم به جاده اى كه رفت و امد داره منتهى ميشه ! هيچ علامتى هم وجود نداره كه بدونى كدومش بى راهه و كدومش راهه درسته ! وقتى هم كه يك راهو انتخاب كنى بايد تا اخرش همونو ادامه بدى ! راه برگشتى ندارى ! در ضمن اثر يك ردپا رو سمت يكى از دو راهى ها ميبينى ! ايا تو هم به همون سمتى كه رد پا رو ديدى ميرى يا سمت مخالفش ؟
سمتي كه رد پا هست!! چون هر دو راه ٢ حالت بيشتر ندارن، يا بي راهن يا راه اصلي...اما اونيكه رد پا داره راه عاقلانه تريه به نظرم چون اگه بي راهه هم باشه ،بازم تنها نيستم و هميشه ٢تا عقل بيشتر از يه دونه كار ميكنه :)
34- فردا امتحان مهم و سختى دارى ! صبحش خواب مى مونى و نيم ساعت دير ميرسى سر جلسه ! حس ت در اون لحظه چيه ؟
خب طبيعتا يكم استرس ميگيرم اما به هر حال اتفاقيه كه افتاده و بايد خونسرديمو حفظ كنم
35- دو تا طناب دستته ! يكى دست چپت و يكى هم دست راستت ! انتهاى اين طناب ها ، يكيش عشقته (جنس مذكر) و يكى هم رفيق صميمى ت ! اين دو نفر از بالاى يه دره به اون طناب اويزون موندن ! يه نفر هم اونجا كنارت هست كه كمكت كنه ! اما ... اون يه نفر فقط ميتونه به يكى از اين دو نفر به همراه تو كمك كنه كه از مرگ نجاتش بدى ! كدومو انتخاب مى كنى ؟ بهترين دوستت كه از بچگى با هم بزرگ شدين يا عشقت ؟ دليل هم ذكر شود :)
واقعا سوال غير منصفانه ايه نامرد :)
خودمو پرت ميكنم پايين هر سه تا باهم بميريم
واقعا نميدونم...خب چون من راست دستم، اونيكه طناب راستي رو گرفته نجات ميدم =)))
به من چه كه تو نميدوني طناب راستيو كي تو دستش گرفته



فعلا همينا رو پاسخگو باش تا بعد

چشم

[_AYNAZ_]

1472984792[/url]']
خب میریم سراغ سری سوم
باید پشیمون بشی از روی صندلی نشستنت


چرا خب؟تازه داشتم به بازنشستگي تو اين صندلي داغ همراه با حقوق و مزايا فكر ميكردم



81- قبلا چه آینده ای رو برای خودت متصور بودی... حالا چطور؟!
خيلي تخيلي بود، درس بخونم دكتر بشم برم جاهاي محروم و به مردم اونجا كمك كنم و از اينجور آرزوهاي كودكانه
خب الان خيلي فرق كردم، اهدافم كوچيكتر و انجام شدني تر و عاقلانه تر شده!
82-از زندگی ای که الان داری راضی هستی؟!
بله :)
83-بهترین اتفاق زندگیت چی میتونه باشه که حالا افتاده یا در آینده قراره بیوفته؟!
ببينم خانواده م با سربلندي از من ياد ميكنن پيش بقيه :)
84-به چه چیز توی زندگیت افتخار میکنی؟!
به خانواده م، به استعداد هر چند كمم، به همين چيزاي كوچيك و معمولي كه دارم.
85-آدمای باکلاسو چطوری تعریف میکنی؟!
خب چجوري بگم؟ سخته تعريفش!!


آهان فهميدم...يه چيز تو مايه هاي من
تعريف كاملي بود؟
86- نظرت راجع به عشقای خیابونی چیه؟!
بيهودگي و بيهودگي بازم!!
87-بزرگترین مشکلت در حال حاظر که قادر به مطرح کردنش هستی؟!
در اومدن از اين بلاتكليفي كه بلاخره چي قبول ميشم؟
88-تا حال فکر کردی اگه با یه نا مسلمون یا سنی کل کل کنید کی می بره ؟
بدون شك طرف مقابلم(نامسلمون/سنيو...)...متاسفانه!
89-وقتی میری سر قرار دیر میکنی یا زود میرسی معمولا؟!(قرار کاری یا...از اون قرار مرارا نه)
يكم زودتر ميرسم
90-آخرین باری که خوشی زد زیر دلت کی بود؟!
يعني الكي خوشحال باشم؟ يادم نيست
91-چقدر از نظرات خانوادت تو زندگیت استفاده میکنی؟
خيلييي
92-سه جمله باحال؟
٣تااااا؟
جانم آن لحظه که غمگینِ تو باشم ؛ شادست...
جانم آن لحظه که غمگینِ تو باشم ؛ شادست...
جانم آن لحظه که غمگینِ تو باشم ؛ شادست...

باحال نبود خدايي؟ مولانا گفته :) با تاكيد هم نوشتم كه قشنگ بهش توجه بشه
93-سه لحظه فراموش نشدنی؟
لحظه ي ديدار مادري با پسرش كه سالم از جنگ بر گشته
لحظه ي شفا پيداكردن نابينايي كه در انتظار ديدن چهره ي بچه شه
لحظه ي ديدن موهاي كمي بلند شده ي كودكي تو آينه بعد از شكست سرطان
:)
94-سه رو به زبان های روسی و اسپانیایی و فرانسوی بگو؟
دوته، فرا، سعق (مديوني اگه فكر كني از خودم دراوردم)
95-این چرا نبود الان چگونه بودیم؟
در خنگي به سر ميبرديم
96-چرا به حرف گربه سیاه بارون نمیباره؟
چون گربه اصن بلد نيست حرف بزنه
97-چرا خاله قزی خاله کبری نیست؟
به همون دليل كه دايره ،مربع نيست
98-چرا دم خر درازه؟

99-کو تخم مرغ تازه؟

100-آنشرلی با موهای قرمز؟
اوهوم
101-از سوالات کی تو صندلی داغ خیلی میترسی از اون اولشم میترسیدی؟
از سوال هيچكس از اولش نترسيدم اين ترس به مرور زمان در من رخنه كرد
102-چه کسی رو خیلی خیلی خیلی دوس داری؟
مامانمو :)
103-فلسفه ی هندسه در نجوم؟
تو اول بگو فلسفه ي انتگرال تو زندگي چيه بعد من ميگم فلسفه ي هندسه تو نجوم چيه
104-فلسفه ی بطلمیوس؟
مراجعه شود به صفحات اول كتاب زمين شناسي سال چهارم دبيرستان
105-فلسفه ی عدد پی؟
همينجوري كشفش كردن دور هم باشيم
106-فلسفه ی اقلیدسی؟

107-هندسه ی نا اقلیدسی؟

108-بطلمیوس ثانی که بود؟
پسرخاله ي منه ( قشنگ تابلئه به قصد سوزوندن اومدي )
109-تا به حال شده تو گوش کسی بزنی؟
نه :)
110-لذت یعنی چی؟
يعني موقع مدرسه باشه، شب زود بخوابي...يهو بيدار شي فك كني بايد بري مدرسه اما بعد ببيني تازه ساعت ٢ نصفه شبه :)
خدا قسمت همه ي محصلين بكنه اين حسو
111-مزاحم تلفنی؟
بعضي مواقع دارم
112-باید چیکار کرد تا مسخره نشد؟
زندگي نكرد
113-کدوم شاعر یه بیت شعر بگو ازش؟
حافظ
من و باد ِ صبا مسکین
دو سرگردان ِ بی حاصل
من از افسون ِ چشمت مست و
او از بوی گیسویت...
114-حفظ ایمان؟
با اينا بايد جمله بسازم آيا؟
115-دروغ؟
خوب نيست اصلا
116-غیبت؟
همه مون اينكارو انجام ميديم هر روز اما خودمون متوجه نيستيم!
117-ماهی قرمز؟
عيد
118-آدم لوس؟

119-دختر؟
ياده اين متنه افتادم :)
اگر صاحب پسری شوم
به او یاد خواهم داد چطور در مدرسه از حق و حقوقش دفاع کند.
چگونه نظر دختر دلخواه اش را جلب کند.
چطور با یک خانم محترمانه صحبت کند. چگونه صورت نحیف نوجوانی اش را اصلاح کند.
روزهای دانشجویی با املت و نیمرو زنده بماند. دلتنگی پادگان را تحمل کند.
از شانه خود سرزمینی امن برای همسرش بسازد.
اما اگر صاحب دختری شوم برای پوشک پنهان شده زیر دامن کوتاه صورتی اش
خواهم مُرد ...
خواهم مُرد ...
خواهم مُرد ...
#پدرام_مسافری
120-پسر؟
مراجعه به سوال بالا
121-شکست خوردی؟
آره
122-چقدر تاحالا از مردم ناراحت شدی و به روت نیاوردی؟
متاسفانه خيلي
123-قضاوت نا حق دربارت کردن؟
آره، تو زندگي همه پيش مياد :)
124-چیکار کردی جلوی اون قضاوت ناحق؟
اعتراضي كه تهش سكوت شد
125-سعی میکنی ثابتش کنی؟
آره
126-اگر نشد ثابت کنی چی؟
گفتم كه سكوت!! اگه واقعا كاري از دستم برنياد بيخيالش ميشم
127-وقتی بغضت میگیره جلوی جمع چیکار میکنی؟
سرمو ميندازم پايين :)
128--بهترین فرد برای زندگی چه خصوصیاتی باید داشته باشه؟
تو يه سواله مشابه قبلا گفتم، زياده يكم
129-چه قدر از لحظاتت رو با خدا تقسیم میکنی؟
متاسفانه بيشتر وقتايي كه به مشكل بر ميخورم...اعتراف دردناكي بود
130-چه چیز هایی بدجوری رو نروت میره؟
دو رويي، دروغ، دو به هم زني، ريا و...

ممنون، بازم بيا

[hananee]

سلامممممم. .
ببخشید ایناز جونم .. من یکم دیر رسیدم ..
خب .. بریم سر سوالا..


تو ی خونتونی .. تنهایی و مطمئنی هیچ کس نیست و به هیچ عنوان عضوی از خانوادت نمیان .. اما یهو صدای پا میشنوی و مطمئنی کسی تو خونست .. میای بیرون و میبینی یک پسر خوشگل با تیپی فوق العاده تو خونس .. بعد با صدای گرفته میگه .. ببخشید خانوم .. میشه یک لیوان آب به من بدید؟ .. در خونه باز بود . منم حالم خوب نبود اومدم تو .. تو دقیقا چیکار میکنی ؟


یک شب .. یک چیز میبری خونه همسایه .. بعد یهو پات لیز میخوره و درست میگفتی جلو پای پسر همسایه و اونم چون میبینه نمیتونی بلند شی کمکت میکنه .. همون موقع مامانت میاد پایین .. چیکار میکنی ؟


دوست داشتی .. مرد میشدی و زن و زندگی داشتی درست مثل آهیل ؟



تو خیابون داری راه میری .. یهو یک دوتا ماشین جلوت ترمز میزنن .، یکی نامزدت که حسابی هم باهاش دعوا کردی .. یکیم هم کلاسیت که مردم هست .. سوار کدوم ماشین میشی ؟


مادرت ..سرش یک مدت خیلی شلوغه ،... خواهر نداشتت . که کوچیک ترم هست . عاشق کسی شده که تو هم دیوانه وار دوسش داری و اونم هر دوتون رو دوست داره .. ولی تو رو بیشتر .. خواهرتم ازت میخواد به مادرت بگی .. تا موضوعشو نو جدی کنه و از طرفی میدونی اگه نگی خواهرت نمیتونه بگه .. چیکار میکنی ؟

تو از یک بازیگر زن خارجی خیلی خوشت میاد .. از همه چیزش ..صبح بلند میشی میبینی جسم اون بازیگر رو داری و عد یک قرارداد مهم داریو میتونی ببندیش.. حاضری تا ته اون قرارداد اون بازیگر باشی !؟


دوست داری اگه مرد بودی .. زنت پر دردسر و شیطون .. همون جور که میدونی باشه .. یا ساکت آروم ؟


صبح بیدار میشی و میبینی ساعت چهار صبحه .. ازپنجره بیرون رو نگاه میکنی و میبینی کسی که دوسش داری ( هر جنسی ) بیرون وایساده و داره نگات میکنه .. و از طرفی اون شخص خطرناکیه .. اشاره میکنه بری پایین .، میری ؟


با یکی از پسر های دانشگات .. خیلی صمیمی در حد یک برادر و نمیشه اصلا یک روز باهاش صحبت نکنی .. بعد عاشق یکی از هم کلاسیات میشی و اونم میگه حق نداری به اون شخص حتی سلام بدی .. چیکار میکردی؟


تو یک عروسی هستی که متاسفانه قاطی هم هست .. ( اونجا چیکار میکنی بدون من ؟ هاننن؟ ) بعد همراهت تنها یک پسر غریبس که نمیشناسیش و به زور خانوادن اومدی باهاش تا برای ازدواج آشنا شی .. لباست پاره میشه .. چیکار میکنی ؟ بهش میگی کمکت کنه ؟ یا از عروسی بهترین دوستت میذارم میری ؟ با شرح کامل ..


شوهرت توی یک شرکت بزرگ کار میکنه .. که تو هم تو همون شرکت کار میکردی که عاشقت شده .. ولی حالا به جای تو یک منشی جوون و خوشگل اومده .. خیلی هم زبون بازه .. چیکار میکردی ؟()

تو کوچه نشستی .. یهو یک دختره فقیر میاد .،بهش پول میدی و اونم چقدر خوشحال میشه .. یهو یک پسر بچه پولدار میاد پولاشو میگیره .. چه میکنی ؟


خب .. فعلا همین بود اینازی .. میدونم خیلی تخیلی و عاشقانه و بی ربط .. ولی خب سوال شده بود دیگه ..
امیدوارم اذیتت نکرده باشم آهیل خان..

[_AYNAZ_]

1474069910[/url]']
سلامممممم. .
ببخشید ایناز جونم .. من یکم دیر رسیدم ..
خب .. بریم سر سوالا..


سلام عزيزم :)
نه بابا فداي سرت، شما هر وقت بياي اشكالي نداره
بريم :))
تو ی خونتونی .. تنهایی و مطمئنی هیچ کس نیست و به هیچ عنوان عضوی از خانوادت نمیان .. اما یهو صدای پا میشنوی و مطمئنی کسی تو خونست .. میای بیرون و میبینی یک پسر خوشگل با تیپی فوق العاده تو خونس .. بعد با صدای گرفته میگه .. ببخشید خانوم .. میشه یک لیوان آب به من بدید؟ .. در خونه باز بود . منم حالم خوب نبود اومدم تو .. تو دقیقا چیکار میکنی ؟


اولكه از ترس سكته ميكنم فكر ميكنم دزده :| تو اون موقعيت احتمالا زياد به تيپش توجه نمي تونم بكنم
بعدش كه ميگه آب ميخواد ميگم اولا كه شما با اجازه كي اومديد داخل تشريف ببريد بيرون
دوما آدم هر چقدر هم حالش بد باشه همينجوري بي سر و صدا نمياد تو
سوما يه لحظه اينجا وايستيد برم آب بيارم
البته اين آخريو اگه واقعا حالش بد باشه عملي ميكنم وگرنه همينجوري كه نميشه اعتماد كرد :)
یک شب .. یک چیز میبری خونه همسایه .. بعد یهو پات لیز میخوره و درست میگفتی جلو پای پسر همسایه و اونم چون میبینه نمیتونی بلند شی کمکت میکنه .. همون موقع مامانت میاد پایین .. چیکار میکنی ؟


خب كاري از دستم ساخته نيست ديگه كمك كرده و بلند شدم پس مجبورم تشكر كنم و صحنه رو ترك كنم
دوست داشتی .. مرد میشدی و زن و زندگی داشتی درست مثل آهیل ؟


گاهي دلم ميخواد پسر باشم بجاي دختر اما مثل آهيل زن و زندگي نه راستش خيلي مسئوليت داره
تو خیابون داری راه میری .. یهو یک دوتا ماشین جلوت ترمز میزنن .، یکی نامزدت که حسابی هم باهاش دعوا کردی .. یکیم هم کلاسیت که مردم هست .. سوار کدوم ماشین میشی ؟


نه اشتباه نكن من مثله تو رمانا سوار ماشينه هم كلاسيه نميشم كه بعدش حرص يه ملتو در بيارم
مثل بچه هاي خوب ميرم سوار ماشين نامزدم ميشم همه چي به خوبيو خوشي تموم شه :))) والا...اون همكلاسيه كه نميدونه من با نامزدم دعوا كردم. حالا هر چي هست دعواي زناشوييه حل ميكنيم با هم
مادرت ..سرش یک مدت خیلی شلوغه ،... خواهر نداشتت . که کوچیک ترم هست . عاشق کسی شده که تو هم دیوانه وار دوسش داری و اونم هر دوتون رو دوست داره .. ولی تو رو بیشتر .. خواهرتم ازت میخواد به مادرت بگی .. تا موضوعشو نو جدی کنه و از طرفی میدونی اگه نگی خواهرت نمیتونه بگه .. چیکار میکنی ؟

به مامانم ميگم :) اما فكر نكنم هيچ وقت بتونم ديگه به اون آدم فكر كنم...
تو از یک بازیگر زن خارجی خیلی خوشت میاد .. از همه چیزش ..صبح بلند میشی میبینی جسم اون بازیگر رو داری و عد یک قرارداد مهم داریو میتونی ببندیش.. حاضری تا ته اون قرارداد اون بازیگر باشی !؟


آره
دوست داری اگه مرد بودی .. زنت پر دردسر و شیطون .. همون جور که میدونی باشه .. یا ساکت آروم ؟


پر دردسر و شيطون
صبح بیدار میشی و میبینی ساعت چهار صبحه .. ازپنجره بیرون رو نگاه میکنی و میبینی کسی که دوسش داری ( هر جنسـ ـی ) بیرون وایساده و داره نگات میکنه .. و از طرفی اون شخص خطرناکیه .. اشاره میکنه بری پایین .، میری ؟


٤ صبح ؟ خطرناكم هست؟
خب چيزه...اگه واقعا دوسش داشته باشم و از طرفي قبلا اعتماد منو جلب كرده باشه بدون فكر ميرم
با یکی از پسر های دانشگات .. خیلی صمیمی در حد یک برادر و نمیشه اصلا یک روز باهاش صحبت نکنی .. بعد عاشق یکی از هم کلاسیات میشی و اونم میگه حق نداری به اون شخص حتی سلام بدی .. چیکار میکردی؟

چه سوال سختي :/
خب شايد سعي كردم متقاعدش كنم كه من اون طرفو مثل برادرم دوست دارم و اين حرفا ولي اگه ديدم
خيلي غير منطقيه شايد كلا قيدشو بزنم :| شايدم انقدر دوسش داشته باشم كه دوستيمو با اون همكلاسيه بهم بزنم :)
چقدر جوابم واضح بود؟=)
تو یک عروسی هستی که متاسفانه قاطی هم هست .. ( اونجا چیکار میکنی بدون من ؟ هاننن؟ ) بعد همراهت تنها یک پسر غریبس که نمیشناسیش و به زور خانوادن اومدی باهاش تا برای ازدواج آشنا شی .. لباست پاره میشه .. چیکار میکنی ؟ بهش میگی کمکت کنه ؟ یا از عروسی بهترین دوستت میذارم میری ؟ با شرح کامل ..



نه خب نميرم از عروسي بيرون :) لباسم پاره شده باشه اون چه كمكي ميتونه بكنه ؟
ولي اگه كاري از دستش ساخته باشه خب ميذارم كمكم كنه
شوهرت توی یک شرکت بزرگ کار میکنه .. که تو هم تو همون شرکت کار میکردی که عاشقت شده .. ولی حالا به جای تو یک منشی جوون و خوشگل اومده .. خیلی هم زبون بازه .. چیکار میکردی ؟()
يعني عاشق اين سوالاي با منظورتم
ميزنم له ميكنم ٢تاشونو يعني چي كه جوون و خوشگله؟
ولي بي شوخي اگه به شوهرم اعتماد داشته باشم سعي ميكنم حساسيت ايجاد نكنم رو اين موضوع :)
تو کوچه نشستی .. یهو یک دختره فقیر میاد .،بهش پول میدی و اونم چقدر خوشحال میشه .. یهو یک پسر بچه پولدار میاد پولاشو میگیره .. چه میکنی ؟


خب از اونجايي بچه ان زياد سعي ميكنم خشن نشم به بچه پولداره اهميتي نميدمو دوباره به دختره پول ميدم
خب .. فعلا همین بود اینازی .. میدونم خیلی تخیلی و عاشقانه و بی ربط .. ولی خب سوال شده بود دیگه ..
امیدوارم اذیتت نکرده باشم آهیل خان..

اصلا هم بي ربط نبود، خيلي هم سوالاعاااااالي بودن حنانه جونم
ممنونم ازت