ارسالها: 2,127
موضوعها: 266
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۴
اعتبار:
3,100
سپاسها: 54
381 سپاس گرفتهشده در 31 ارسال
درد عشقی کشیدم که مپرس/زجر هجری کشیدم که مپرس
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
ارسالها: 419
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۴
اعتبار:
344
سپاسها: 0
2 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واصل شو به الطاف خداوندی
انچه که ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت!!!
حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!
تاکه خواستیم یک «دوروزی» فکرکنیم!!!!!!!
بردرخانه نوشتند؛ درگذشت....
ارسالها: 2,127
موضوعها: 266
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۴
اعتبار:
3,100
سپاسها: 54
381 سپاس گرفتهشده در 31 ارسال
یوسف گم گشته باز اید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
ارسالها: 419
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۴
اعتبار:
344
سپاسها: 0
2 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
راز دلت را مکن فاش به نامحرمان در بر مامحرمان راز گشودن خطاست
انچه که ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت!!!
حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!
تاکه خواستیم یک «دوروزی» فکرکنیم!!!!!!!
بردرخانه نوشتند؛ درگذشت....
ارسالها: 2,127
موضوعها: 266
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۴
اعتبار:
3,100
سپاسها: 54
381 سپاس گرفتهشده در 31 ارسال
تا تو نگاه می کنی کار من اه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
ارسالها: 419
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۴
اعتبار:
344
سپاسها: 0
2 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
تا توانی می گریز از یار بد
یار بد بدتر بود از مار بد
انچه که ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت!!!
حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!
تاکه خواستیم یک «دوروزی» فکرکنیم!!!!!!!
بردرخانه نوشتند؛ درگذشت....
ارسالها: 2,127
موضوعها: 266
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۴
اعتبار:
3,100
سپاسها: 54
381 سپاس گرفتهشده در 31 ارسال
در ره منزل لیلی که خطر هاست در ان/ شرط اول قدم ان است که مجنون باشی
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
ارسالها: 1,353
موضوعها: 38
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۴
اعتبار:
1,722
سپاسها: 0
19 سپاس گرفتهشده در 1 ارسال
یا رب این نو دولتان را بر خر خودشان نشان
ما یوسف خود نمی فروشیم سیب سپید خود نگه دار
وقتی می گوییم دور!
دور از کجا؟
هر کسی باید یک نفر را داشته باشد
تا فاصله ها را با او بسنجد...
-حسن آذری
ارسالها: 1,318
موضوعها: 21
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۴
اعتبار:
2,105
سپاسها: 0
6 سپاس گرفتهشده در 1 ارسال
روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
منت خاک درت بر بصری نیست که نیست
ناظر روی تو صاحب نظرانند ولی
سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست
ابر و باد و مه و خورشید و فلک یک شعر است / هر نسیم حرم کرب و بلا را عشق است.
ارسالها: 2,127
موضوعها: 266
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۴
اعتبار:
3,100
سپاسها: 54
381 سپاس گرفتهشده در 31 ارسال
تا تو نگاه می کنی کار من اه کردن است
ای به فدای چشم تو این چهنگاه کردن است
بازی بازی با دل ادمم بازی؟