امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پسر شجاع و جنگجو که عاشق می شود و ... (شعر طنز)
#1
پسرم، در زمان دَقیانوس
پسری بود نام او «قُلیوس»

مثل آشیل بود و رویین تن
بدنش سفت بود عین چُدَن

بود هنگام جنگ در کشور
دست تنها، حریف یک لشکر

نه کس مثل و هم ردیفش بود
نه کس در جهان حریفش بود

تا زد و عشق بر دلش تابید
شُتُر عشق بر دَرَش خوابید

پهلوان را به یک دراز و نشست
دختری ریزه میزه، داد شکست

در نبرد جمالِ صورت و صوت
ای بسا پهلوان که شد ناک اوت

می کند هرکسی، به هر تقدیر
پیشِ یک دلبری گلویش گیر

نرود عشق، خواه یا نا خواه
تا نشیند طرف به خاک سیاه

باری آن پهلوان نام آور
داد تغییر شغل و شد شوهر

بعد عمری نبرد مردانه
شد سلحشور آشپزخانه

وز پس عشق نا بهنگامی
از شکوهش نماند جز نامی

ای بسا مردمان که گمنامند
کشته ی عشق نابهنگامند

عاشق یار دلفروز شدند
نشکفتندو غنچه سوز شدند

نیست در عشق ،نام و پول و پله
پسرم بیخودی نکن عجله


زندگی تعداد نفسها نیست!

زندگی تعداد لبخندهای

کسانیست

که دوستشان داریم
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Tongue شعر طنز در مورد قرنطینه و کرونا صنم بانو 3 402 ۲۹-۱۰-۹۹، ۱۲:۱۰ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  طنز؛ بُگذشت و بُوَد که بَرنگردد صنم بانو 0 310 ۰۲-۰۱-۹۷، ۰۹:۱۱ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  طنز؛ سال سگ تحویل شما! صنم بانو 0 371 ۰۲-۰۱-۹۷، ۰۹:۰۵ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
1 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
sargordida (۱۶-۰۶-۹۴, ۰۴:۵۷ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان