۱۴-۰۸-۹۲، ۰۵:۵۶ ب.ظ
یک فنجان دردودل
ک فنجان درد دل بدون شکر برای تو آورده ام
بنوش … تا از دهان نیفتاده … بنوش …!!
می دانی.....راستش........
آب در هاون کوبیدن است .....
اینکه من شعر بنویسم و تو فال قهوه بگیری.....
وقتی آخر همه شعرهای من تو می آیی ....
و ته همه فنجان های تو من می روم …
ک فنجان درد دل بدون شکر برای تو آورده ام
بنوش … تا از دهان نیفتاده … بنوش …!!
می دانی.....راستش........
آب در هاون کوبیدن است .....
اینکه من شعر بنویسم و تو فال قهوه بگیری.....
وقتی آخر همه شعرهای من تو می آیی ....
و ته همه فنجان های تو من می روم …
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...