ارسالها: 101,896
موضوعها: 13,760
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۱
اعتبار:
24,167
سپاسها: 28895
33245 سپاس گرفتهشده در 19321 ارسال
۰۴-۱۰-۹۱، ۰۷:۴۸ ب.ظ
(آخرین تغییر در ارسال: ۰۴-۱۰-۹۱، ۰۷:۴۹ ب.ظ توسط sadaf.)
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه
ارسالها: 1,870
موضوعها: 41
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۱
اعتبار:
16
سپاسها: 965
1522 سپاس گرفتهشده در 1030 ارسال
سپر درست کرده برا بچه اش
حکایت من ، حکایت کسی ست که عاشق دریا بود اما قایق نداشت.
دلباخته سفر بود همسفر نداشت
زخم داشت اما ننالید گریه کرد اما اشک نریخت .
حکایت من ، حکایت چوپان بی گله .
و ساربان بی شتر است ...
حکایت کسی که پر از فریاد بود .......
اما سکوت کرد ...
ارسالها: 207
موضوعها: 50
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۱
اعتبار:
13
سپاسها: 130
271 سپاس گرفتهشده در 158 ارسال
اون بچه که اون وسط لواشک شد.
ارسالها: 981
موضوعها: 218
تاریخ عضویت: فروردین ۱۳۹۲
اعتبار:
141
سپاسها: 1476
1423 سپاس گرفتهشده در 680 ارسال
(۰۴-۱۰-۹۱، ۰۹:۰۲ ب.ظ)Hima نوشته: اون بچه که اون وسط لواشک شد.
والله
باران بهانه بود، که زیر چتر من تا انتهای کوچه بیایی ...
ای کاش نه کوچه انتها داشت و نه باران بند می آمد ...
ارسالها: 25,119
موضوعها: 4,709
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۱
اعتبار:
22,950
سپاسها: 16818
23570 سپاس گرفتهشده در 9860 ارسال
لازم نكرده فداكاري كني
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .