کیانو در دوم سپتامبر ۱۹۶۴ در شهر بیروت در لبنان چشم به جهان گشود. او را کیانو نام گذاشتند تا همنام عمویش باشد. کیانو در زبان بومیان هاوایی به معنی جریان نسیم خنک روی کوهستان است. مادر او انگلیسی و اهل اِسِکس بود و در صنعت نمایش و حرفه طراحی لباس کار میکرد. پدر زمینشناسش، اما انگار آش شلهقلمکاری بود از تمام نژادهای دنیا. جالب است بدانید کیانو ریوز اجدادی از نژادهای بومی هاوایی، چینی، انگلیسی، پرتغالی و ایرلندی داشته است. کیانو تنها ۳ سال فرصت داشت تا طعم جمع خانوادگی را بچشد و پدرش در این سن خانوادهشان را ترک کرد و هرگز برنگشت.
مسئولیت کیانو از حالا به بعد با مادرش پاتریشیا بود و پاتریشیا بهخوبی میدانست که برای تامین نیازهای او باید در انتخاب پروژه شغلی وسواس را کنار بگذارد. کیانو به همین دلیل هیچوقت فرصت زندگی طولانی در یک محله، شهر و یا حتی کشور را پیدا نکرد و تنها در دوران کودکی در مکانهایی متفاوت در هاوایی، استرالیا، نیویورک و در نهایت کانادا زندگی کرد.
کیانوی کوچک در مدرسه هم چندان خوششانس نبود و به دلیل داشتن دیسلکسیا (خوانش پریشی) تا پیش از رها کردن تحصیلات بخاطر بازیگری چند بار از مدارس مختلف اخراج شد. او البته از همان نوجوانی تصمیمش را برای بازیگر شدن گرفته بود و زمانی که در ۱۵ سالگی شانس ورود به تیم المپیک هاکی روی یخ کانادا را داشت؛ بدون هیچ تردیدی بازیگری را انتخاب کرد. کیانو البته هنوز باید چند سالی صبر میکرد تا در ۱۹ سالگی به لسآنجلس نقل مکان کند و آماده چالشهایی متفاوت گردد.
گرگ تنها
بسیاری از طرفدارانش دلیل تفاوت رفتار او با تقریبا همه ستارگان دیگر هالیوود را اتفاقات تلخی میدانند که گویی پشت هر پیچِ جادهی زندگی انتظارش را میکشید. پس از داشتن این کودکیِ سخت، کیانو صمیمیترین رفیقش را ازدست داد. آن سالها در هالیوود همه درباره رفاقت کیانو ریوز و ریور فینیکس حرف میزدند. معروف است که وقتی کیانو فیلمنامهی فیلم تقریبا مستقلِ " آیداهوی خصوصی خودم"، با محوریت داستان زندگی دو رفیق را خواند آنقدر ذوقزده شد که برای رساندن فیلمنامه به ریور چند صد کیلومتر را با موتورش پیمود. ریور فینیکس در سال ۱۹۹۳ بر اثر اوردوز مواد مخدر از دنیا رفت و بخشی از قلب کیانو را برای همیشه اندوهگین باقی گذاشت.
سرنوشت، اما تازه کارش را با قلب کیانو آغاز کرده بود. اندکی بعد کیانو ریوز و عشق زندگیاش که انتظار فرزندی را میکشیدند با تجربهای تراژیک روبرو شدند. فرزند نارس آن دو خیلی زود از دنیا رفت و ضربه عاطفیِ شدید این اتفاق رابطهشان را به پایان رساند. یک سال بعد وقتی کیانو هنوز با مرگ فرزند و جدایی از دختر مورد علاقهاش کنار نیامده بود، یک تصادف کشنده اتومبیل شانس دوباره دیدن آن دختر را برای همیشه از او گرفت. کیانو معتقد است این اتفاقات تلخ باعث شد برای همیشه قید داشتن رابطهای طولانیمدت را بزند. بعدها در همین دهه خواهر کیانو به سرطان خون مبتلا و البته درمان شد تا شاید اینگونه دلیل کمکهای زیاد این بازیگر به بیماران سرطانی را درک کنیم.