ارسالها: 7,817
موضوعها: 812
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۵
اعتبار:
10,217
سپاسها: 141
696 سپاس گرفتهشده در 44 ارسال
۱۵-۱۲-۹۵، ۱۱:۲۹ ق.ظ
(آخرین تغییر در ارسال: ۱۶-۱۲-۹۵، ۰۳:۰۵ ب.ظ توسط d.ali.)
شهید صیاد شیرازی پس از فراغت از تحصیل در شیراز، دوره رنجر و چتربازی را با رتبه عالی گذراند، در اصفهان دوره تخصصی توپخانه را طی کرد و از سال ۱۳۴۸ به لشکر زرهی تبریز پیوست و خدمت رسمی خود را در نیروی زمینی آغاز کرد. پس از انحلال لشکر تبریز در اسفند ماه سال ۱۳۴۹، به لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه منتقل و در گردان ۳۱۷ توپخانه به عنوان «فرمانده آتشبار» مشغول به خدمت شد.
وی در سال ۱۳۵۰ با دختر عموی خود ازدواج کرد و در اوایل سال ۱۳۵۱ با قبولی در آزمون اعزام به خارج دانش آموختگان دانشکده افسری برای تکمیل تخصص توپخانه به آمریکا اعزام شد. این شهید بزرگوار، دوره سه ماهه تخصص «هواسنجی بالستیک» را در شهر «فورت سیل» ایالت «اوکلاهما» با نمره عالی و احراز رتبه نخست از میان ۲۰ افسر آمریکایی و ایرانی به پایان رساند.
شهید صیاد شیرازی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، چندین سال در بخشهای مختلف ارتش به ویژه در غرب کشور به پاسداری از کشور پرداخت و در سازماندهی و فعالیت نیروهای انقلابی در ارتش تلاشی گسترده داشت.
وی از ابتدای پیروزی انقلاب تا مهر ماه ۱۳۵۸ در اصفهان بود و در این مدت با همکاری نیروهای نظامی و دوستان انقلابی خود - که بعداً پاسدار شدند - گروه ۳۰ نفرهای را تشکیل داده و به حفظ و حراست از پادگان پرداخت. تلاشهای وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ساماندهی ارتش و ساختار نیروهای مسلح متجلّی شد.
از مهمترین اقدامات او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، میتوان به تهیه طرحهای عملیاتی که منجر به شکستن حصر شهرهای سنندج و پادگانهای مریوان، بانه و سقز شد، اشاره کرد.
شهر سنندج با تشکیل ستاد عملیات مشترک ارتش و سپاه پاسداران پس از ۲۱ روز مقاومت مدافعان این شهر، کاملاً از تصرف و تسلط نیروهای ضد انقلاب خارج شد. پس از تحقق و اجرای موفق این طرحها، شهید صیاد شیرازی، با ۲ درجه ارتقاء، با درجه سرهنگ تمامی به فرماندهی عملیات غرب کشور منصوب شد.
این شهید والامقام در آخرین ماه های ریاست جمهوری بنی صدر به دلیل برخورداری از روحیه انقلابی و مقابله با خیانتهای او از سمت مذکور عزل شد و پس از آن تا عزل بنی صدر و فرار مفتضحانه او به فرانسه، به دعوت شهید کلاهدوز در ستاد مرکزی سپاه پاسداران به خدمت پرداخت.
شهید صیاد شیرازی نقش به سزایی در همکاری و نزدیکی ارتش و سپاه داشت. وی پس از خلع بنی صدر از فرماندهی کل قوا، برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه در آن دوران، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راه اندازی کرد و به عنوان فرمانده ارشد در آن قرارگاه مشغول به فعالیت شد.
فرماندهی نيروی زمینی ارتش
وی در مهر ماه سال ۱۳۶۰ به پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع از سوی امام خمینی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد که در این منصب، فرماندهی نیروهای ارتش اسلام در عملیاتهای پیروزمند ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس را بر عهده داشت؛ عملیاتی که سرنوشت جبهه های اسلام علیه کفر را به پیروزی رقم زد و روند جنگ تحمیلی را در مسیر پیروزی ارتش اسلام قرار داد.
شهید صیاد شیرازی پس از حدود پنج سال انجام وظیفه در مسئولیت خطیر فرماندهی نیروی زمینی، در ۲۳ تیر ۱۳۶۵ از سمت خود استعفا داد و سپس با پیشنهاد حضرت آیت الله خامنه ای - ریاست جمهوری وقت- و تصویب امام راحل به سمت نمایندگی حضرت امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع منصوب شد.
وی در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان ارتش با پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع و موافقت امام خمینی به درجه سرتیپی ارتقای مقام یافت و در مهر ۱۳۶۸ به درخواست رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و موافقت فرماندهی معظم کل قوا به سمت معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب شد.
این شهید بزرگوار در شهریور ۱۳۷۲ با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد و سپس در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ همزمان با عید غدیر با حکم مقام معظم فرماندهی کل قوا به درجه سرلشکری ارتقاء یافت.
شهادت امیر سرافراز ارتش اسلام
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، روز شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ در حالی که به قصد عزیمت به محل کار خود از منزل، خارج شده بود مورد سوء قصد یکی از اعضای گروهک تروریستی منافقین قرار گرفت و به شدت مجروح شد. اهالی محل که از این حادثه مطلع شده بودند بلافاصله او را به بیمارستان انتقال دادند اما متأسفانه بر اثر شدت جراحات وارده، تلاش پزشکان برای نجات او بی نتیجه ماند و امیر سرافراز ارتش اسلام پس از عمری مجاهدت در راه خدا به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
شهيد چمران در مورد صياد گفته بود:اين افسر جوان سنندج ،بانه،مريوان را فتح كرده است.فرمانده غرب بايدسپهبد باشددرحال حاضر مى بينيد يك سرگرد فرمانده غرب ايران است و اين افتخار ماست.
صياد در ان زمان ٣٠ساله بود.
شهيد على صياد شيرازى در كتاب "ناگفته هاى جنگ"مى نويسد:اگر نظام و حكومتى بخواهد استوار بماند وحاكميت و ثباتش برقرار باشد،رهبرى،مسئولين و
همه ى كسانى كه مى خواهند زير پوشش حكومت كار كنند بايد مقيد به مقررات و قانون باشند
حالا ممكن است قانون نقص داشته باشد ولى پايبند بودن به همين مقررات ناقص بهتر است تا اينكه به چيزى پايبند نباشد.
نثار روان پاكش صلوات
خدايا تو ببين
خدايا تو ببخش
ارسالها: 7,817
موضوعها: 812
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۵
اعتبار:
10,217
سپاسها: 141
696 سپاس گرفتهشده در 44 ارسال
ستاره ى درخشان ٥
شهيد محمد ابراهيم همت
سال نگار
تولد:١٢فروردين ١٣٣٤درشهرستان قمشه(شهرضا)
ورود به دانشسراى اصفهان :١٣٥٢
تدريس در مدارس راهنمايى شهرضا:١٣٥٦
ورود به سپاه پاسداران:١٣٥٨
ورود به كردستان و شهرستان پاوه:١٣٥٩
زيارت خانه ى خدا همراه جاويد الاثر احمد متوسليان:١٣٦٠
ازدواج با ژيلا بديهيان :دى ماه١٣٦٠
شركت در عمليات فتح المبين،بيت المقدس،رمضان،خيبر،مسلم بن عقيل
كه در عمليات مسلم بن عقيل و رمضان فرمانده عمليات بود.
شهادت ١٧اسفند١٣٦٢در تقاطع جاده هاى جزاير مجنون شمالى و جنوبى.
خدايا تو ببين
خدايا تو ببخش
ارسالها: 7,817
موضوعها: 812
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۵
اعتبار:
10,217
سپاسها: 141
696 سپاس گرفتهشده در 44 ارسال
۱۷-۱۲-۹۵، ۰۳:۰۸ ب.ظ
(آخرین تغییر در ارسال: ۱۷-۱۲-۹۵، ۰۳:۴۳ ب.ظ توسط d.ali.)
محمد ابراهيم درخانواده ايى زحمت كش متولد مى شود ودركنار كمك به خانواده به تحصيل مى پردازد.
پس از گرفتن ديپلم وارد دانشسراى تربيت معلم اصفهان مى شود و بعد از گرفتن فوق ديپلم براى گذراندن خدمت سربازى اقدام مى كند.
در خدمت سمت "سراشپز"سربازخانه را دارد كه بخاطر رفتار خشن سرهنگ ناجى با او درگير مى شود.
پس از سربازى در روستاهاى اطراف به تدريس و اشنايى دانش اموزان با افكار انقلابى مى پردازد و به همين دليل تحت تعقيب قرار مى گيرد و متوارى مى شود.
دركتاب معلم فرارى مطالب كامل امده است.
بعد از پيروزى انقلاب ازجمله افرادى بود كه كميته ى انقلاب اسلامى رادر شهرضاراه اندازى كردوسپاه شهر را با ٥نفر تشكيل داد.
با اغاز جنگ همراه احمد متوسليان ماموريت يافتند ضمن اعزام به جنوب،تيپ محمدرسول اللهرا تشكيل دهند.
اين تيپ در عمليات بيت المقدس نقش به سزايى داشت.
پادگان دو كوهه محل استقرار تيپ ٢٧محمد رسول الله شد،مكانى كه قبل از ان بسيار متروكه و بدون امكانات بود،اما همت،وزوانى،متوسليان و…ان را تبديل به يكى از مهمترين مراكز فعاليت سپاه وبسيج جنوب درطى جنگ ،كردند.
لشكر محمد رسول الله متولد شد با قدرت فكرى و استراتژيكى بزرگانى چون متوسليان و همت.
همت به همراه احمد متوسليان وعده ايى از دوستان به حج اعزام مى شود وحتى انجا با شجاعت و ابتكار كارهاى تبليغى انجام مى دهد.
مثلا به بهانه ى مصاحفه شرطه هاى مسجد الحرام را دراغوش مى كشيد و برچسبهايى از تصوير امام خمينى به پشت لباس انها مى چسباند.
پس از گروگانگيرى ابهام اور فرمانده ى لشكر "حاج احمد متوسليان"،جانشين وى ،حاج محمد ابراهيم همت فرمانده لشكر مى شود.
درجريان عمليات خيبر به هم رزمانش گفته بود:يا همه اين جا شهيد مى شويم ويا جزيره مجنون را نگه مى داريم.
درجريان خيبر همچنان كه نيروهاى ايرانى در برابر نيروهاى دشمن مقاومت مى كرد،حاج ابراهيم براى بررسى وضعيت جبهه جلو رفته بود كه براثر اصابت گلوله ى توپ در نزديكيش همراه با معاونش "اكبر زجاجى "در غروب ١٧اسفند١٣٦٣به شهادت رسيدند.
محسن رضايى فرمانده كل سپاه ان زمان گفته است:اولين بار كه در جنگ به كسى عنوان
سيدالشهداءدادند همين خيبر وبراى حاج همت بود.
ارامگاه اين شهيد بزرگوار در امامزاده شهرضا است اما در بهشت زهرا كنار شهيد چمران ،شهيد عباس كريمى سنگ مزارى هم براى وى نصب شده است كه بسيارى تصور مى كنند او رار بهشت زهرا دفن كرده اند.
از وى دوپسر به نامهاى مصطفى و مهدى به جاى مانده است.
مهمترين اثار در مورد شهيد همت
١-همپاى صاعقه
٢-معلم فرارى
٣-به مجنون گفتم زنده بمان (خاطرات همسر ايشان)
نثار روان شادوپاكش صلوات
خدايا تو ببين
خدايا تو ببخش
ارسالها: 7,817
موضوعها: 812
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۵
اعتبار:
10,217
سپاسها: 141
696 سپاس گرفتهشده در 44 ارسال
ستاره ى درخشان ٦
شهيد سيد محمدعلى جهان ارا
شهید سید محمدعلی جهان آرا در 9 شهریور ماه 1333 در خانوادهاي مستضعف ، مسلمان ، متعهد و دردكشيده در خرمشهر متولد شد ، شهری زیبا با مردمی خونگرم و دوست داشتنی كه خاطره دلاوری هایشان برای همیشه در تاریخ كشور باقی خواهد ماند. پایبندی خانواده او (بویژه پدر) به اسلام باعث گردید كه از همان كودكی عشق به خدا و خاندان عصمت و طهارت(ع) در جان و قلب محمد ریشه دواند. از همین ایام وی تحت نظر پدر بزرگوارش به فراگیری قرآن مجید پرداخت.
فعالیتهای سیاسی ، مذهبی
فعالیتهای سیاسی ، مذهبی شهید جهانآرا از شركت در جلسات مسجد امام صادق (علیه السلام) خرمشهر شروع شد. واز همان زمان مبارزه جدی او علیه طاغوت آغاز شد. در سال 1348 در سن 15 سالگی ، تحت تاثیر جنبش اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) همراه عدهای از دوستان فعال مسجدی اش وارد مبارزات سیاسی شد. ابتدا به برپایی جلسات تدریس و تفسیر قرآن در مساجد پرداخت ، ضمن آنكه در مبارزات انجمنهای اسلامی دانشآموزان نیز شركتی فعال داشت. در اواخر سال 1349 همراه برادرش به عضویت گروه مخفی حزبالله خرمشهر درآمد.
افراد این گروه با هم میثاقی را نوشته و امضاء كردند و در آن متعهد شدند كه تحت رهبری حضرت امام خمینی (ره) تا براندازی رژیم منفور پهلوی از هیچ كوششی دریغ نكرده و از جان و مال خویش برای تحقق این امر مضایقه نكنند.
بعد از آن، برای عمل به مفاد عهدنامه و به منظور خودسازی، روزه میگرفتند و به انجام عباداتشان متعهد بودند.
این گروه برای انجام نبردهای چریكی، یكسری از ورزشها و آمادگیهای جسمانی را در برنامههای روزانه خود قرار داده بودند تا در ابعاد جسمانی و روحانی افراد خود ساخته شوند.
در سال 1351 این تشكل به وسیله عوامل نفوذی از سوی رژیم منحوس پهلوی شناسایی شد و شهید جهانآرا، به همراه سایر اعضای آن دستگیر گردیدند. پس از مدتی شكنجه و بازجویی در ساواک خرمشهر، سید محمد به علت سن كم به یكسال زندان محكوم و به زندان اهواز منتقل گردید. مدتی كه در زندان بود در مقابل شدیدترین شكنجهها مقاومت میكرد، به همین جهت دوستانش همیشه از طرف او خاطر جمع بودند كه هرگز اسرار و اطلاعات را فاش نخواهد كرد. ایشان با اخلاق و رفتار پسندیده و حسن برخوردش، عدهای از زندانیان غیر سیاسی را نیز به مسیر مبارزه و سیاست كشانده بود.
پس از آزادی از زندان، پرتلاش تر از گذشته به فعالیت خود ادامه داد و ساواک او را احضار و تهدید كرد تا از فعالیتهای سیاسی و اسلامی كنارهگیری كند. تهدیدی بینتیجه، كه منتهی به نیمه مخفی شدن فعالیتهای او و دوستانش گردید.
پس از اخذ دیپلم در سال 1354 برای ادامه تحصیل راهی مدرسه عالی بازرگانی تبریز شد و برای شكلگیری انجمن اسلامی این مركز دانشگاهی تلاش نمود. در این زمان در تكثیر و پخش اعلامیههای امام خمینی (ره) و نیز انتشار جزوهها و بیانیههای افشاگرانه علیه سیاستهای سركوبگرانه رژیم فعالیت میكرد.
در سال 1355 به دلیل ضرورتی كه در تداوم جهاد مسلحانه احساس میكرد به گروه منصورون پیوست. از همین دوران بود كه به دلیل ضرورتهای كار مسلحانه مكتبی، ناچار به زندگی كاملاً مخفی روی آورد.
سال 1356 مامور جابجایی مقادیری سلاح از تهران به اهواز شد. در حالی كه گروه توسط عوامل نفوذی ساواک شناسایی شده و گلوگاههای جاده تهران ، قم توسط مامورین كمیته مشترک ضدخرابكاری كنترل میشد، وی ماهرانه خودرو حامل سلاحها را از تور ساواک عبور داد و به اهواز رساند با همین سلاحها محمد و دوستانش دست به اجرای تعدادی عملیات مسلحانه (هماهنگ با اعتصاب كارگران شركت نفت در اهواز) زدند.
در كنار فعالیتهای مسلحانه، امور سیاسی ، تبلیغی را نیز از یاد نمیبرد و دامنه فعالیت هایش را به شهرهای تهران، قم، یزد، اصفهان و كاشان گسترش داد.
در تاریخ 2/2/1357 سیدعلی جهانآرا، برادر سیدمحمد نیز توسط ساواک به شهادت میرسد.
فعالیتهای دوران انقلاب
در بهار و تابستان سال 1357 محمد تصمیم میگیرد تا به منظور گذراندن آموزش و كسب تجارب نظامی بیشتر همراه با عدهای از دوستان خود به سوریه و اردوگاههای مقاومت فلسطین برود. شهید حجتالاسلام سیدعلی اندرزگو مسئولیت اعزام سید محمد و دوستانش را عهدهدار میشود. پس از اعزام گروهی از یاران محمد و همزمان با راهی شدن خود او، كشتار مردم تهران در میدان ژاله سابق توسط رژیم صورت میگیرد كه محمد را از رفتن به خارج منصرف مینماید. او تصمیم میگیرد در ایران بماند و به مبارزه در شرایط حاد آن دوران ادامه دهد.
در پاییز سال 1357 در پی اعزام تانكهای ارتش رژیم شاه به خیابانهای اهواز و كشتار مردم، سید محمد و دوستانش تصمیم به دفاع مسلحانه از مردم تظاهر كننده میگیرند. در یک درگیری سنگین با نیروهای زرهی رژیم، حدود 30 نفر از مزدوران و چماقداران شاهنشاهی را مجروح میكنند و سالم به مخفیگاه خویش باز میگردن د.
با پیروزی انقلاب اسلامی در بیست و دوم بهمن ماه 1357 سید محمد پس از دو سال و نیم زندگی مخفی به خرمشهر باز میگردد.
تشکیل کانون فرهنگی نظامی خرمشهر
به منظور حراست از دستآوردهای فرهنگی، سیاسی انقلاب اسلامی و تلاش در جهت تعمیق و گسترش آنها و جلوگیری از تحقق توطئههای عوامل بیگانه، كه با طرح مساله قومیت و ملیت سعی در ایجاد انحراف در ادامه مبارزه و مسیر انقلاب داشتند، شهید جهانآرا همراه عدهای از یاران خویش كانون فرهنگی نظامی انقلابیون خرمشهر را تشكیل داد تا با بسیج مردم و نیروهای جوان و تشكل حركت سیاسی شان، آنان را در دفاع از انقلاب و مقابله با توطئههای دشمنان آماده نماید.
شهید جهانآرا خود مسئولیت شاخه نظامی كانون را عهدهدار گردید و با توجه به تجربیات و آگاهیهای نظامی، به آموزش برادران و سازماندهی آنان پرداخت و با عنایت به اطلاعاتی كه از جنگ چریكی و شهری داشت، شهر را به چندین منطقه تقسیم كرد و مسئولیت حفاظت از هر منطقه را به عهده تیمهای مشخص نظامی گذارد كه شاخه نظامی كانون به عنوان واحد اجرایی دادگاه انقلاب عمل میكرد. كانون توانست به یاری دادگاه انقلاب، عدهای از عمال حكومت نظامی و برخی از سرمایهداران بزرگ را، كه عوامل مزدور بیگانه توسط آنان كمک مالی میشدند، دستگیر و به مجازات برساند.
خدايا تو ببين
خدايا تو ببخش