اگر آموزشگاهی برای تدریس موسیقی عاشیقی وجود ندارد چگونه میتوانند خود را به روز کند و هنرجویان از آن بهره ببرند؟
تمامی این اتفاقها تلاشهایی از سوی خود ما بوده و به شخصه برای موسیقیهایمان نت مینویسیم. آموزشگاههای موسیقی هم تنها با دریافت درصدی از مبلغ، حاضر به همکاری هستند و اجازه میدهند این موسیقی تدریس شود. من تلاش بسیاری برای آشنایی هنرآموزانم با موسیقی عاشیقی وسازداشتهام چون حتی مسئولان آموزشگاه هم این ساز را نمیشناسند. در واقع موسیقی عاشیقی به صورت مخفیانه و بدون آنکه کسی متوجه شود تدریس می شود.
در دانشگاهها به چه صورت است؟
در حال حاضر تنها ساز قوپوز در دانشکدهها تدریس میشود که البته آن هم موسیقی عاشیقی نبوده، به این دلیل که باید داستانهای موسیقی عاشیقی هم در کنار سازهای آن اجرا شود تا بلکه علمیتر شود.
آیا این مسائل در انجمن فرهنگی و هنری عاشیقلار که از سوی شما راهاندازی شده است بدرستی بررسی میشود؟
این انجمن در اردیبهشت ماه سالجاری با حضور آقای علی مرادخانی افتتاح شد و از آن زمان به بعد تنها یک جشنواره در این مکان برگزار شده است. البته در نظر داریم چهارمین جشنواره عاشیقلار را هم برگزار کنیم.این انجمن درآمدی ندارد، اما تلاش کرده در جشنواره آیینهدار دیده شود و از هنرمندان ما بهره بردهاند.
مکتبخانه از همان ابتدا در شهرهای آذربایجان وجود داشته آیا این مسأله دررشد و بسترسازی موسیقی عاشیقی اثرگذار بوده است؟
بله. مکتبخانه از عاشیقها شکل گرفته است و قدمت آن به سالها پیش برمیگردد. درگذشته هنرمندان با سازهای خود در این مکتبخانهها به دور هم جمع میشدند، ساز مینواختند و داستان روایت میکردند اما امروزه این کارها کم و بیش درآموزشگاهها صورت میگیرد.
داستانهای عاشیقی به چه صورت جمعآوری میشود؟آیا روایت گذشتگان است یا آنکه امروزه داستانهایی گفته میشود؟
خیر. داستانهایی هم امروزه نوشته میشود. موسیقی عاشیقی با به وجود آمدن کائنات درارتباط است و در اشعار عاشیق ها این داستانها به وضوح شنیده میشود. به طور مثال وقتی به خورشید و روشنایی آن پی میبرند آن را در گوشهای از موسیقی خود جای میدهند. درواقع ما به مانند هفت آسمان هفت پرده موسیقایی داریم که از ابتدا وجود داشته است. اکثریت داستانهای عاشیقها از حق به عاشق الهام میشود و داستان عاشیقها با تاریخ، کائنات و زمین و آسمان در ارتباط است. داستانهای حماسی هم به گونهای دیگر است. بهعنوان مثال رابین هود یک داستان حماسی از داستانهای کوراغلو است. رابین هود یک شخصیت کارتونی است که در مقابل خانها، اربابان و زورگویان میایستد و از آنها باج میگیرد تا در بین فقرا تقسیم کند.
آیا موسیقی آذری با موسیقی عاشیقی متفاوت است؟
خیر. موسیقی آذری از عاشیقی گرفته شده است و ذات آن موسیقی عاشیقی است. البته ناگفته نماند در کشور ما به موسیقی آذری هم توجه نمیشود و اگر هم اجراهای کجدار و مریز از سوی دولت حمایت نشود نمیتوانند کاررا بدرستی پیش ببرند در واقع ما برای موسیقی آذری هم حمایت دولتی نداریم. اینکه بگویند برو سازت را بنواز کمک به موسیقی آذری یا عاشیقی نیست بلکه باید بگویند بیایید ساز بنوازید و این فرهنگ را معرفی کنید اما متأسفانه مسئولان نسبت به موسیقی عاشیقی هیچ آگاهی ندارند.
حرف آخر...
امیدواریم مسئولان نگاه جدیتری به موسیقی ما داشته باشند. اگر مسئولان فرهنگی بر این نظر هستند که برنامهای برگزار کنند بهتر است آن را در اختیار هنرمندان بگذارند. بهطور مثال اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قصد برپا کردن جشنوارهای را دارد اجرای آن را به هنرمندان واگذار کند و تنها برگزاری سالانه و دورهای آن را برعهده داشته باشند تا در این صورت شاهد پیشرفتی در موسیقی باشیم.البته این مسألهای است که امروز بر سر موسیقی ایرانی هم آمده و سبب نابودی موسیقی کلاسیک شدهاند. اگر مسئولان بتوانند با دست هنرمندان این کارها را انجام بدهند جای امیدواری است البته من که انتظار ندارم این اتفاق بیفتد.