۲۷-۱۱-۹۹، ۱۱:۱۱ ق.ظ
غزاله علیزاده شهرزاد قصهگویی بود که شهرزاد قصهگو به دنیا آمد. در فضایی زندگی میکرد که نیاز به ارتباط با اطرافیانش داشت و از آنجایی که این ارتباط به دست نمیآمد، شخصیتهایی را خلق میکرد و با آنها جهانی میساخت که برایش تسلیبخش بود.
ویرگول - نیکی محمودزاده: «زمانی بود شاید در نوجوانی؛ فکر میکردم که با نوشتن چیزهای زیادی رو در دنیا تغییر خواهمداد. اثر خواهمگذاشت و صدایم به صداهای دیگری خواهدپیوست که فرهنگ جهانی و فرهنگ ما رو تشکیل میدن. همصدا بودم با اونا. الان فکر میکنم چرا مینویسم... چون هیچ کار دیگهای بلد نیستم. چون تنها با نوشتنه که نجات پیدا میکنم. تنها با نوشتنه که زندگیم معنا پیدا میکنه و از لحظهای که نتونم بنویسم، همهچیز منقطع میشه. همهچیز دچار آشفتگی میشه. منِ نویسنده شاید به دنیا اومدم. یا اگر هم به دنیا نیومدم، با نوشتن خو گرفتم. تحصیلاتم در رشتهی حقوق بوده، اما علاقهای به این مسائل نداشتم. دلم میخواست داستان بگم، داستان بگم، داستان بگم... و با بریدهشدن این خط داستانی، مثل شهرزاد قصهگو، شاید زندگی آدم هم به نحوی منقطع بشه....»
غزاله در کنار همسرش بیژن الهی، شاعر بزرگ
غزاله علیزاده شهرزاد قصهگویی بود که شهرزاد قصهگو به دنیا آمد. در فضایی زندگی میکرد که نیاز به ارتباط با اطرافیانش داشت و از آنجایی که این ارتباط به دست نمیآمد، شخصیتهایی را خلق میکرد و با آنها جهانی میساخت که برایش تسلیبخش بود. در ۱۴ سالگی اولین داستانش را نوشت. داستانی که به گفتهی خودش گرفتار تاریکیهای جهان تقریبا گود و تاریکی شدهبود که از کودکی در آن هبوط کردهبود.
غزاله علیزاده شهرزاد قصهگویی بود که شهرزاد قصهگو به دنیا آمد. در فضایی زندگی میکرد که نیاز به ارتباط با اطرافیانش داشت و از آنجایی که این ارتباط به دست نمیآمد، شخصیتهایی را خلق میکرد و با آنها جهانی میساخت که برایش تسلیبخش بود. در ۱۴ سالگی اولین داستانش را نوشت. داستانی که به گفتهی خودش گرفتار تاریکیهای جهان تقریبا گود و تاریکی شدهبود که از کودکی در آن هبوط کردهبود.
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !